پیامبر اسلام و آزار جنسی فاطمه زهرا
بالاترین: در كتب حديث، روايات زيادى در مورد بوسه محمد بر دهان و سينه هاى فاطمه موجود است كه در اين مقاله تعدادى ازين روايات را خدمتتان ارائه ميكنيم.
مطالب زير تحقيقى است در اين احاديث نوشته جناب داوود احمدی (انتشارات صلوات قم ۱۳۸۸) .
امام صادق فرمود: عایشه [از روی حسادت]… گفت: یا رسول الله میبینم دهان فاطمه را زیاد میبوسی و زبانت را در دهانش قرار میدهی.
پیامبر اکرم فرمودند: بله، هرگاه مشتاق بهشت میشوم دهان فاطمه را میبوسم و زبان در دهانش میگذارم…
من از فاطمه بوی بهشت را استشمام می کنم و بوی شجره طوبی را می یابم، زیرا او زنی آسمانیست”.
دقيقا همين روایت در کتاب اعلام الوری نوشته عالم بزرگ شيعه يعنى علامه طبرسى صفحه ٢٩٦ نیز آمده است.
نکته قابل توجه اين حديث، مغلطه مصادره به مطلوب شخص محمد است که بدينوسيله پاسخ عایشه را داده و دهانش را میبندد.
محمد به عایشه می گوید: بله، هرگاه مشتاق بهشت میشوم دهان فاطمه را میبوسم و زبان در دهانش میگذارم…
پرسش اینجاست كه, در كدام نظريه علمى يا كدام فرهنگ و تمدنى، انسان با گذاشتن زبانش در دهان يك كودك، او را ميبويد؟؟؟
جناب محمد که با الاغ بالدار مبارکشان به معراج می رفتند و هر دم هوس بهشت می کردند جبرئیل ایشان را با خود به بهشت می برد، چه نیازی داشت که برای استشمام بوی بهشت، زبان در دهان اين دخترك بينوا كند؟؟؟
آیا نمی توانست در یکی از سفرهایش به بهشت، از الله مدینه طلب یک شیشه عطر بهشت کند تا دست به چنین عمل شرم اورى نزند؟؟
آيا اگر پدر يكى از خود ما، زبان در دهان خواهر ٨-٩ ساله ما بكند، و يا هر شب پستانهاى او را ببوسد، به ديد يك انسان كاملا نورمال به اين پدر نگاه ميكنيم؟؟
ابو جعفر محمد ابن على ابن شهراشوب در كتاب معروف خود، مناقب آل أبی طالب در جلد ۳ صفحه ۱۱۴ مينويسد:
الباقر و الصادق (ع): انه كان (ص) لاینام حتى یقبل عرض وجه فاطمه و یضع وجهه بینثدیی فاطمه و یدعو لها و فی روایه: حتى یقبل عرض وجنة فاطمة أو بین ثدییها.
ترجمه : امام باقر و امام صادق میگویند:
همانا رسول (ص) نمیخوابید تا اینکه گونهی فاطمه را میبوسید و صورتش را بین دو پستانش قرار میداد….
و نيز در كتاب كشف الغمه اربلى در جلد دوم ص ۹۵ اورده : كان رسول الله (ص) لاینام حتى یقبل عرض وجنة فاطمة (ع) أو بین ثدییها.
و عن جعفر صادق (ع) كان النبی(ص) لاینام لیلة حتى یضع وجهه بین ثدیی فاطمة (ع)
ترجمه: رسول الله نمیخوابید مگر اینکه گونهی فاطمه یا بین دو پستانش را میبوسید و از جعفر صادق نقل است که رسول الله نمیخوابید مگر اینکه صورتش را بین دو پستان فاطمه قرار میداد.(۱)
اما علامه مجلسى ستون فكرى و نظرى شيعيان در اينباره مينويسد:
الباقر والصادق (ع): أنه كان النبی (ص) لا ینام حتى یقبل عرض وجه فاطمة یضع وجهه بین ثدیی فاطمة و یدعو لها و فی روایه حتى یقبل عرض وجنه فاطمه أو بین ثدییها
ترجمه: باقر و صادق (ع): همانا پیامبر نمیخوابید مگر اینکه صورت فاطمه را میگرفت و صورتش را بین دو پستان فاطمه میگذاشت و در روایت دیگر اینکه یا گونه فاطمه را و یا بین دو پستانش را میبوسید.(۲)
مجلسى در ادامه و در صفحه ۵۵ و ۷۷ اين كتاب روايات ديگرى به اين مضمون اورده كه : و عن حذیفة كان رسول الله ( ص) لا ینام حتى یقبل عرض وجنة فاطمة ع أو بین ثدییها .
وعن جعفر بن محمد ع كان النبی لا ینام لیلته حتى یضع وجهه بین ثدیی فاطمه.(۳)
كان النبی ( ص) لاینام حتى یقبل عرض وجنة فاطمة ع أو بین ثدییها
و عن جعفر بن محمد (ع) قال: كان رسول الله ( ص) لاینام حتى یضع وجهه الكریم بین ثدیی فاطمه.(۴)
كه خلاصه ترجمه اين روايات به شرح زير ميباشد :
رسول الله نمیخوابید مگر اینکه گونه یا بین دو پستان فاطمه را میبوسید…
شايد دادن شرح خاصى در مورد اين روايات از شدت و وقاحت عمل ايشان، بكاهد. پس همين روايات را بدون كم و كاست خدمت شما دوستان ارائه ميكنيم.
همچنین مشابه همين روايات در كتب علماى اهل سنت نيز امده كه در اينجا به دو نمونه انها اشاره ميكنيم.
در كتاب ذخائرالعقبى في مناقب ذوى القربي از علامه حافظ محب الدين احمد ابن عبدالله طبرى، كل صفحه ٣٦ كتاب خود را كه با تيتر “دهان او را ميبوسيد و زبانش را ميمكيد” آغاز شده، اختصاص داده به احاديث مربوط به بوسيدن فاطمه توسط محمد.
ترجمه زير خلاصه اى از احاديث اين صفحه است كه تصوير اسكن كتاب نيز در ذيل اين متن امده است.
رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله و سلم فاطمه عليهاالسلام را زياد مى بوسيد. از عايشه نقل شده است كه: گفتم يا رسول الله، شما در هنگام بوسيدن فاطمه طورى زبانت را در دهانش ميكنى انگار به او عسل ميخورانى.
محمد در جواب عايشه فرمود: همانا جبرئيل در شب معراج مرا وارد بهشت نمود و به من سيبى داد كه انرا خوردم و از نتيجه ان سيب، نطفه اى در صلبم شد و خديجه، فاطمه را باردار گشت. آنگاه كه مشتاق به آن سيب شوم، فاطمه را مى بوسم . در ادامه اين حديث، از ابن عباس مشابه همين موضوع را نقل ميكند و اينبار به جاى سيب از ميوه هاى بهشتى نام ميبرد.
مشابه همین روایت در کتاب ینباع الموده از کتب علمای اهل سنت نیز آورده شده است.
البته تمام محدثين كمابيش همين داستان را با اضافه و كم كردن چند كلمه اورده اند و در اين ميان تفاوتى بين روايت راويان شيعى و سنى داستان وجود ندارد.
منابع:
۱) كشف الغمه إربلی /جزء۲/صفحة ۹۵
۲) بحار الانوار/ جزء ۴۳/صفحه ۴۲
۳) بحار الانوار/جزء۴۳/صفحة۵۵
۴) بحارالانوار/جزء ۴۳صفحه
پیام برای این مطلب مسدود شده.