حیواناتی که بر ما حکومت کردهاند: سگ خراسان
خودنویس: آن بانی زندان کهریزک، آن خورنده ترتیزک، آن قلدر عامل اطلاعات موازی، آن کارشناس آسفالت دهان و حقهبازی، آن لاعب عمو زنجیرباف، شیخنا و مولانا مم باقر قالیباف، دائم به زیر لحاف بود…آن سگ گوش به فرمان رهبر، آن دشمن هرچه احمدینژاد و عنتر، آن بانی زندان کهریزک، آن خورنده ترتیزک، آن قلدر عامل اطلاعات موازی، آن کارشناس آسفالت دهان و حقهبازی، آن لاعب عمو زنجیرباف، شیخنا و مولانا مم باقر قالیباف، دائم به زیر لحاف بود و خورنده شیاف بود و عاشق حرف کاف بود!
مقام معظم، دو سگ داشت، یکی علی لاریجانی و دیگری «مم باقر» قالیباف که او را «کلبعلی مشهدی» هم نامیدهاند.
از کودکی، اهل مبارزه با شاه بود و در مخالفت با اعلیحضرت، نعلین مقام معظم لیس میزد و از اینرو بود که «مم باقر واکسی» انقلاب نام گرفت.
در ایام ماضی که معظم(سد علی گدا) به قبرستان میرفت و فاتحه میخواند برای دو ریال، «مم باقر» جزو تیم حراست حضرت بود.
در تواریخ آوردهاند که روزی میخواست گربه شکار کند که اشتباهی پاچه مجتبی گرفت که داشت سمبلتیب میدزدید، از این رو بود که مجتبی، کینه قالیباف به دل گرفت و در وقت زدن. چنان زد که دمار از روزگار مردم بر آمد با حمایت مجتبی از احمدینژاد!
چون انقلاب شد، به سپاه رفت و به خاطر موی بور و سیمای گوگوری مگوریاش، بسیار مورد توجه بود و همگان، ماتحت تاثیر خود قرار داد!
گویند در جبههها، هر چه خوراک و امکانات بود از بقیه دریغ میکرد و به مشهدیها و خراسانیها میبخشید و این عادت خراسان نوازی تا دسته در او بود.
در سنوات جنگ، فرمانده بود و اسم رمز عملیات شبانهاش «مودونوم، اما نوموگوم» بود.
چون از جنگ و فرماندهی رهایی یافت، به بادبادک بازی مشغو شد و معظم له چون استعداد خلابانی او به دفعات دیده بود، اینبار به کلاس خلبانیاش اعزام فرمود.
از آغاز خلبانی قالیباف، معجزات فراوان رخ داد از جمله سقوط پی در پی توپولوف روسی از بس که سقش سیاه نبود!
مدتی فرمانده قرارگاه خاتمالانبیا بود و هر چه پروژه بود به یاران مشهدی سپرد. و یاران از هر پروژهای، شمع بدزدیدند…
بعدا فرمانده نیروی هوایی سپاه شد و گاهی به خلبانی ارباس مبادرت میکرد و وسط آسمان مسافر میزد و در بوفه مینشاند!
در اوقات جنبش کوی دانشگاه، با فرماندهان دیگر سپاه، نامه فدایت شوم از برای خاتمی، موش اردکان نوشت و موش اردکان در سوراخ خویش پنهان شد از ترس.
مقام معظم بعد به ریاست نیروی انتظامیاش گماشت و او هر چه گماشته خراسانی بود به تهران آورد از بحر سرکوب مخالفان.
چون زندانها و بازداشتهای تهران را کافی نیافت، بازداشتگاه کهریزک از خود به یادگار گذاشت.
در تهران نیز بازداشتگاه اماکن دایر فرمود و خشتک اهل هنر بر سرشان کشید تا اشعه مویشان چشمان مسلمین نیازارد!
در دوران ریاستش بر آجان جماعت، طرح امنیت اخلاقی پیاده کرد و همه مشکلات خلاقی مملکت که لایحنل مانده بود به ناگاه رفع شد و همه خوش اخلاق بودند، از جمله پاسبانهای باجگیر و پلیسهای راهنمایی رشوه خوار و بازجویان بازداشتگاه اماکن که با اجازه زندانی کتکش میزدند و به راه راست هدایتش میفرمودند.
در دوران او، دهانها آسفالت کردند.
همان زمان، اطلاعات موازی که مدتی دایر گشته بود به زیرسایه خود آورد و سگهای از نقدی «هار»تر به اداره اطلاعاتموازی گماشت که همه تعلیم آموختگان طائب بودند و از همه نماها غایب بودند.
در سنه ۸۳، به دستور سید محمد خاتمی، رئیس ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز شد و همه قاچاقچیان غیر مشهدی و غیر سپاهی را به سزای اعمال ننگینشان رساند!
در سنه ۸۴ نامزد انتخابات شد به امید حمایت آقا، اما آقازاده که تجربت قبلی داشت، از میمون آرادان حمایت فرمود و کرور کرور مردم، تقاص گاز نابجای قالیباف پس دادند و این بار که قالیباف، بور شد.
پس به حمایت دفتر آقا شهردار تهران شد و بهجای آسفالت کردن دهانها، آسفالتها را مجددا آسفالت فرمود!
در این ایام هر سوراخی رو تونل کرد و دائم به سوراخ بود یا به تونل!
چون شهردار شد، لهجه اهالی خیابان بهشت مشهدی شد و فامیلهای قالیباف پر!
نقل است که فرزندش ۴ میلیارد تومان در دوران شهرداری پدر نوش جان کرد. از پسر پرسیدند این ۴ میلیارد بحر چه بود؟ گفت حرفهای ابوی از مشهدی به فارسی تهرانی ترجمه بکردم!
گویند تا اسم «امام» میآورد، مثل سگ گریه میکرد! از جمله وقتی انتقاد بکرد به شیخ اکبر بابت نافرمانی از فرامین امام…
از میمون آرادان و مشاییالملک بسیار تنفر داشت و تا به شهرداری رفت، پروندهای بساخت از این دو برای روز مبادا، غافل از آنکه احمدینژاد هم بر کرسی پیشین خود در شهرداری شنود گذاشته بود و همه اصوات قالیباف از بخش پسین بشنید و سخنان «بودار» ممباقر به پرونده او افزود!
در ایام نیمه پیری، با ولایتی و حداد ائتلاف کرد اما نهایتا بنای اختلاف کرد.
قالیباف را گفتند دموکراسی چیست؟ گفت تعیین آرا مدل رضاخانی!
پیام برای این مطلب مسدود شده.