19.03.2019

تالاب‌های هامون در مرز ایران و افغانستان چرا می‌خشکند؟

بی‌بی‌سی: یحیی حازم اسپندیار کارشناس آب‌های مرزی

تالاب‌ها نزدیک به شش درصد از کره زمین را در برگرفته‌اند و همواره سفره‌خانه مهمان‌نوازی برای انسان‌ها بوده‌اند. تالاب‌ها با قابلیت زادآوری، نقش مهمی در بقای گونه‌های بی‌شماری از گیاهان و جانوران وابسته به خود را ایفا کرده و ذخیره‌گاه مهمی برای انبوه پرندگان، خزندگان، دوزیستان، ماهیان و بی‌مهرگان بوده‌اند. ارزش اکولوژیک تالاب‌ها ۱۰ برابر جنگل‌ها و ۲۰۰ برابر زمین‌های کشاورزی است. اما متأسفانه علیرغم اهمیت بالا، کمتر مورد توجه قرار گرفته‌اند.

دریاچه‌های هامون در مرز میان افغانستان و ایران و در محدوده ۶۰ درجه و ۳۹ دقیقه تا ۶۱ درجه و ۳۵ دقیقه طول شرقی و ۳۱ درجه و ۱۵ دقیقه تا ۳۱ درجه و ۳۲ دقیقه عرض شمالی واقع شده است. این دریاچه‌های تالابی از سه بخش عمده به نام‌های هامون پوزک، هامون صابری و هامون هیرمند تشکیل شده است. اکثر مساحت هامون پوزک و بخشی از هامون سابوری در افغانستان و متباقی هامون‌های پوزک و سابوری و همچنین هامون هیرمند به‌طور کامل در خاک ایران واقع شده است.

این تالاب‌ها در زمان پرآبی با هم متصل گشته و به‌صورت یکپارچه درمی‌آیند و وسیع‌ترین دریاچه آب شیرین در ایران و افغانستان را زیر نام تالاب‌های هامون می‌سازند. البته گود زره که کاملا در افغانستان موقعیت دارد نیز بخشی از همین چرخه آب است و در زمان پرآبی، آب سرریز هامون هیرمند از طریق رود شیله وارد گود زره در خاک افغانستان می‌شود. وسعت دریاچه هامون در زمان پرآبی ۵۶۶۰ کیلومتر مربع است که از این مقدار ۳۸۲۰ کیلومتر مربع متعلق به ایران و بقیه متعلق به افغانستان است.


رودخانه هیرمند بعد از سالها خشکسالی به ایران نیز رسیده است

در این تالاب‌ها وجود ۲۵ گونه ماهی گزارش شده است که ۱۵ گونه آن بومی و ۱۰ گونه آن توسط دولت ایران وارد این تالاب‌ها شده‌اند. میزان تولیدات ماهی این تالاب‌ها در محدوده خاک ایران در زمان ترسالی ۱۳۸۷۲ تن، در سال میان‌آبی معادل ۳۱۰۰ تن و در سال کم‌آبی ۲۸۵۰ تن برآورد شده است. درباره میزان تولیدات ماهی در جانب افغانستان مطالعه‌ای انجام نشده است. اما، باتوجه به اینکه آب رودهای واقع در افغانستان منبع اصلی هامون‌ها هستند و این رودها نخست بر قسمت افغانستانی تالاب‌های هامون می‌ریزند و در عین حال تالاب پوزک که ۹۰درصد آن در خاک افغانستان واقع شده است نیز غنی‌ترین اکوسیستم را دارد، می شود تخمین زد که حداقل ۶۰درصد تولیدات ماهی تالاب‌های هامون در خاک افغانستان می‌شود.

با این تخمین مجموع تولیدات ماهی این تالاب‌ها ۳۴۶۸۰ تن در سال پرآبی، ۷۷۵۰ تن در سال میان‌آبی، و در سال کم‌آبی ۷۱۲۵ تن است. در گذشته ۲۳ گونه پستانداران در این اکوسیستم وجود داشته است، که اکنون به ۸ گونه کاهش یافته است. هامون‌ها به عنوان بانک‌ژن پایه های اصلی تنوع زیستی را در عرصه طبیعی منطقه بنا نهاده‌اند. بررسی‌ها نشان داده است که در زمان پرآبی تالاب هامون ۱۸۱ گونه پرنده (خشکزی و آبزی)، ۲۳ گونه پستاندار، ۳۷ گونه خزنده و ۲۵ گونه ماهی در آن می زیسته‌اند، ولی در سال‌های اخیر به دلیل خشکسالی کامل، ۴۹ گونه پرنده، ۸ گونه پستاندار، ۲ گونه خزنده، ۴ گونه دو زیست و ۵ گونه ماهی در آن مشاهد شده است. آمار به دست آماده از پستاندارانی مثل شغال، روباه، خرگوش، خارپشت، خفاش و … نشاندهنده تنوع زیستی و غنامندی اکولوژیک این تالاب‌ها است.

همچنین در این تالاب‌ها وجود ۱۸۲ گونه پرنده آبزی و خشکزی گزارش شده است، انواع دو زیستان و سایر گونه‌های جانوری در این تالاب‌ها زندگی داشته‌اند که اکنون دیگر به علت خشکسالی‌ها طبیعی و بی مهری‌های انسانی وجود ندارد. پوشش گیاهی هامون منبع غذایی غنی برای پرورش گاو و گوسفند می‌باشد.

سیر تدوین رژیم حقوقی رود هیرمند
دولت‌های مستقل ایران و افغانستان بر اساس معاهده پاریس در سال ۱۸۵۷ میلادی شکل گرفتند و پس از آن افسرهای هند بریتانیایی برای تثبیت خطوط مرزی میان دو کشور دست به‌کار شدند و اولین بار رژیم حقوقی هیرمند نیز توسط یکی از همین افسرها به نام گلداسمیت در سال ۱۸۷۲ میلادی میان افغانستان و ایران در ذیل تثبت خطوط مرزی میان این دو کشور، تدوین شد.

اما، اختلاف میان دو کشور همچنان باقی ماند تا مک ماهون وارد قضیه شد و حکمیت او نیز مورد توافق طرفین قرار نگرفت. در سال ۱۳۱۷ خورشیدی معاهده‌ای به نام قرارداد موقت بین دوکشور تا مرحله امضاء شدن رفت، اما اختلاف برسر ضمیمه آن، باعث شد این قرارداد نیز منعقد نگردد. بر اساس شکایت مصطفی عدل نماینده ایران در سازمان ملل متحد به شورای امنیت در سال ۱۳۲۶ خورشیدی درباره توسعه زیرساخت‌های آبی در طرف افغانستان، دولت آمریکا به موضوع مداخله کرد و وابسته‌ کشاورزی سفارت آمریکا در تهران فردی به نام پولستر را برای تهیه یک گزارش دقیق از وضعیت سیستان و آب هیرمند به منطقه اعزام کرد.

برمبنای همین گزارش، دولت آمریکا کمیسیونی بی‌طرف برای را حل این معضله پیشنهاد کرد. در ماه مارچ/مارس ۱۹۵۰ میلادی سه تن را برای عضویت در کمیسیون انتخاب کردند. کمیسیون متشکل از سه کارشناس با نام‌های فرانسیسکو دومین گوئز از شیلی، رابرت لوری از آمریکا و کریستوفر نی وب از کاندا بود. نتیجه مطالعات این کمیسیون در سال ۱۹۵۱ میلادی حقابه سیستان ایران را ۶۴۰ میلیون مترمکعب در سال یعنی به طور متوسط ۲۲ متر مکعب در ثانیه تعیین کرد.

دولت افغانستان گزارش کمیسیون بی‌طرف هیرمند را پذیرفت و دولت ایران آن را به نفعش ندانست. در مذاکرات بعدی دولت افغانستان مبنای کار را بر گزارش کمیسیون می‌دانست و دولت ایران به این گزارش بی‌اعتنا بود. بعد از کش و گیرهای فراوان سرانجام در ۲۲ اسفند/حوت ۱۳۵۱ معاهده دوازه ماده‌ای و دو پرتکل بین امیر عباس هویدا، نخست وزیر ایران و موسی شفیق، نخست وزیر افغانستان به امضا رسید. براساس این معاهده مقدار آبی ‌که از رود هیرمند در سال نرمال و مافوق نرمال از طرف افغانستان به ایران تحویل داده می‌شود، به طور متوسط ۲۲ مترمکعب در ثانیه است و ۴ مترمکعب در ثانیه منحیث حسن نیت و علایق برادرانه از طرف افغانستان به ایران به‌گونه اضافه تحویل داده می‌شود که مجموعاً ۲۶ مترمکعب در ثانیه حقابه ایران از رود هیرمند می‌شود.


تالاب هامون ظرفیت آبی هشت تا ۱۰ میلیارد متر مکعب دارد

ماده اول بند ‘ج ‘ معاهده هیرمند در باره سال نرمال آبی چنین می‌گوید: یک سال نرمال آبی عبارت از سالی است که مجموع جریان آب از اول اکتبر تا ختم سپتامبر سال مابعد در موضع دستگاه آب شناسی دهراوود بر رود هلمند (هیرمند) بالاتر از مدخل بندکجکی ۵۵۶۱ میلیون مترمکعب) اندازگیری و محاسبه شده است.

ماده پنجم این پیمان متباقی آب را حقابه افغانستان دانسته و برای افغانستان اجازه داده تا هرگونه که می‌خواهد از این آب استفاده کند: افغانستان موافقت دارد اقدامی نکند که ایران را از حقابه آن از آب رود هلمند که مطابق احکام مندرج مواد دوم و سوم و چهارم این معاهده تثبیت و محدود شده است بعضاً و کلا محروم سازد. افغانستان با حفظ تمام حقوق بر باقی آب رودهلمند هر طوری که خواسته باشد از آن استفاده می‌نماید و آنرا به مصرف می‌رساند. ایران هیچ گونه ادعایی برآب هلمند بیشتر از مقادیری که طبق این معاهده تثبیت شده است ندارد. حتی اگر مقادیر آب بیشتر در دلتای سفلای هلمند میسر هم باشد و مورد استفاده ایران هم بتواند قرار گیرد.

عوامل خشکیدن تالاب‌های هامون

۱-توسعه زیرساخت‌های آبی در افغانستان: پس از تخریب سیستان تاریخی به ویژه شهرهای بُست و زرنج در دوره گورکانیان هرات این منطقه وضعیت نامناسبی به لحاظ کشاورزی و اقتصادی داشت. اولین اقدام توسعه‌ای در زمان امیر حبیب الله خان با کشیدن نهر سراج در ولایت هلمند آغاز شد و بعداً توسعه در این وادی منحیث “پروژه انکشاف وادی هلمند” در زمان محمد ظاهر، شاه سابق افغانستان به اصلی‌ترین هدف دولت مبدل گشت. در توسعه زیرساخت‌های آبی وادی هیرمند نخست جاپان/ژاپن، سپس آلمان و سرانجام دولت آمریکا، افغانستان را کمک مالی و تخصصی کردند. اجزای پروژه توسعه وادی هیرمند شامل: بند کجکی، بند دهله، کانال شمالی ارغنداب، کانال جنوبی، توسعه نهر شمالان، اصلاح کانال سراج و حفر کانال جدید درویشان می‌شد.

۲-توسعه زیرساخت‌هادر جانبایران: همزمان با شروع توسعه زیرساخت‌های آبی در طرف افغانستان، جانب ایران نیز آغاز به ساخت و توسعه زیرساخت‌های آبی در سیستان کرد. در حالی که حقابه ایران از رود هیرمند به نسبت توسعه زیرساخت های آبی‌اش بسیار ناچیز است و نیازی به این همه زیرساخت ندارد. اجزای توسعه‌ زیرساخت‌های آبی در ایران شامل:

سد مخزنی چاه نیمه ۱،۲،۳، سد مخزنی چاه نیمه ۴، سد انحرافی سیستان، سد انحرافی کهک، سد انحرافی زهک، سد سرشیله، سد تغذیه ای گلگ، سد تغذیه باغ سنگی، سد براکوه، سد بندان، سد چهار فرسخ، سد سیدان، سد مشوکی، سد نوزاد، سد وک، سد سیاهو، سد زولسک سربیشه، نهر گلمیر۱، نهرگلمیر۲، نهر نیاتیکه نهر شیردل و نهر جریکه می‌شود.

به طور نمونه ظرفیت ذخیره آبی چهار چاه نیمه ایران ۱۴۸۰ میلیون مترمکعب است چیزی برابر با یک و نیم برابر حقابه ایران در یک سال پر آب.

۳-خشکسالی: آمار تاریخی افغانستان بین سال‌های ۱۳۵۰ تا ۱۳۶۰ میانگین آب ورودی به ایران را در حدود ۴۳۹۶ میلیون مترمکعب نشان می‌دهد. اما، آمار بین سال‌های ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۶ خورشیدی میانگین آب ورودی به جانب ایران را ۲۵۳۴ میلیون مترمکعب در سال نشان می‌دهد. با توجه به اینکه بین این سال‌ها هیچگونه توسعه‌‌ای در طرف افغانستان اتفاق نیافتده، این آمار کاهش ۴۲ درصد از جریان هیدرولوژیکی را نشان می‌دهد.

برداشت ایران از رود هیرمند در سال‌های ۱۳۹۰ – ۱۳۹۶ (میلیون مترمکعب)

اضافه برداشت جانب ایران
آمار وزارت انرژی و آب افغانستان نشان می‌دهد که ایران به طور متوسط بین سال‌های ۱۳۹۰ – ۱۳۹۶ حدود یک میلیارد مترمکعب آب را به‌صورت “غیرقانونی” از رود هیرمند برداشت کرده است، این در حالی است که در همه این سال‌ها حوزه آبریز رود هیرمند در خشکسالی بوده است. اگر در این سال‌های خشکسالی، حقابه ایران را به حد اعظمی آن یعنی ۸۲۰ میلیون در نظر بگیریم، با آنهم این کشور حدود یک میلیارد متر مکعب سالانه آب اضافی و خلاف مواد معاهده هیرمند از این رودخانه برداشت کرده است.

چنان که دیده می‌شود بین سال‌های ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۶ خورشیدی به طور میانگین ۶۸۵ میلیون متر مکعب آب از رود هیرمند وارد تالاب پوزک شده است. در حالی که نیاز آبی زیست محیطی هر سه تالاب پوزک، سابوری و هیرمند بین ۳ – ۷ میلیارد مترمکعب است. در عین حال افغانستان در اکنون بر روی آب فراه رود، هاروت رود، خاسپوس رود و خاشرود هیچ بند/سد ذخیره‌ای به بهره‌برداری نسپرده و آب این رودخانه‌ها کمافی‌السابق وارد هامون‌ها می‌شوند.

افزایش بهره‌وری/موثریت آبیاری در جانب افغانستان، مدیریت تقاضا و مصرف در جانب ایران، پابندی ایران به ماده پنج معاهده هیرمند و تغییر رویکر مدیریت سازه‌ای به رویکرد مدیریت جامع و مشترک در دو کشور می تواند تالاب های هامون را دوباره به حداقل حیات شان برگرداند.

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates