زندان فشافویه به روایت تصویر
ایران وایر: معمولا از درون بازداشتگاهها و زندانهای ایران عکس یا تصویری منتشر نمیشود. برخی زندانیان پیشتر در زندانهای مختلف تصاویری را به بیرون رساندهاند که گویای وضعیت درون زندانها است. اما به تازگی «ایرانوایر» از طریق منابع خبری خود به طرح- نقاشیهایی دست پیدا کرده که وضعیت دراویش زندانی را در زندان «فشافویه» (تهران بزرگ) به تصویر کشیده است. این تصاویر را یکی از دراویش زندانی تجمع اعتراضی «گلستان هفتم» خیابان «پاسداران» تهران از فضای داخلی زندان ترسیم کرده است. این نقاشیها که با وسایل ابتدایی مثل خودکار و روی صفحات یک سررسید کشیده شدهاند، حکایت از روزمرگی دراویش محبوس در این زندان دارند. ۲۵تصویر ترسیم شده از این زندان به همراه گزارش زیر منتشر شدهاند.
«آرش مرادی» که به تازگی از زندان فشافویه آزاد شده است، شرایط داخل زندان را مطابق با آن چه در نقاشیهای منتشر شده در این گزارش دیده میشود، توصیف میکند. او روز اول اسفندماه ۱۳۹۶ و در پی حادثه گلستان هفتم بازداشت و دوم اسفندماه به زندان فشافویه منتقل شده بود.
آرش اهل استان ایلام و شهرستان «آبدانان» است.او که پیش از زندانی شدن، در تهران به شغل پرستاری از سالمندان مشغول بوده، یکماه پس از آزادی به «ایران وایر» میگوید: «از توهین و تحقیر هنگام بازداشت که بگذریم، شرایط زندان خیلی بد و نامناسب بود. خیلی از بچهها بعد از بازداشت در اثر ضرب و شتم دست و پا و سرشان شکسته و صورتهایشان زخمی بود. بدن یک سری از دراویش پر از تیرهای ساچمهای است. چند نفر از آنها چشمشان مورد اصابت ساچمه قرار گرفته بود اما هیچکدام از ما به پزشکی قانونی منتقل نشدیم. در بهداری داخل زندان هم مداوای درستی انجام نمیشد. تنها باندپیچی شده بودیم که فقط خونریزی بند بیاید.»
او که خودش هم به هنگام بازداشت به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفته است، میگوید:«وقتی بازداشت شدم، مرا به ساختمان نیمه کارهای در نبش گلستان ششم منتقل کردند که در آن نیروهای لباس شخصی و یگان ویژه تونلی انسانی درست کرده بودند. وقتی مرا به آن وارد کردند، هرکس با هر چه به دستش میرسید، از باتوم و شوکر و چوب و میلگرد و… شروع به کتک زدنم کردند. من تنها بازداشت شدم اما وقتی مرا به کلانتری منتقل کردند، دیدم بعضی از کسانی که در آن جا بازداشت بودند، اصلا درویش نبودند ولی چون سبیل داشتند و نزدیک گلستان هفتم تردد میکردند، بازداشت شده بودند. به طرز تحقیرآمیزی نیمی از سبیل همه ما را زدند. با باتوم و شوکر برقی به جانمان افتاده بودند و ما را میزدند. در سرمای اسفند وادارمان کردند برهنه شویم.»
تلی از آدمها که بر روی هم ریخته شدهاند در یکی از نقاشیها نشان داده شده که درویش نقاش با الهام از نحوه بازداشت رفیقانش کشیده است. در شرح آن هم نوشته که با شنیدن روایت دراویش از ضرب و شتم آنها در گلستان هفتم توسط ماموران، آن صحنه را ترسیم کرده است.
آرش مرادی را به همراه عدهای که آنها را نمیشناخته، از کلانتری به آگاهی «شاپور» منتقل می کنند و بعد از بازجویی در آن جا، به زندان «اوین» و در نهایت به فشافویه منتقل میشود. او لحظه ورود خود به زندان را اینگونه توصیف میکند: «من در هنگام ورودم به زندان، “کسری نوری” و “صالح مرادی” را دیدم. بعد مرا به همراه “رضا انتصاری” و ۲۱ نفر دیگر به تیپ سه زندان فشافویه منتقل کردند. تا یک هفته همه درها بسته بود و ما در اتاقی که سه تخت سه طبقه در آن بود، زندانی بودیم. درب این اتاق فقط وقت تحویل غذا باز می شد و دوباره آن را میبستند. نه اجازه تلفن زدن داشتیم، نه هواخوری.»
یک هفته بعد اجازه تماس تلفنی به دراویش داده میشود:«اجازه دادند در حد ۳۰ ثانیه فقط تلفن بزنیم و به خانواده اطلاع بدهیم حالمان خوب است. حتی نمیدانستیم کجاییم که به خانوادههای خود بگوییم. وقتی منتقل شدیم به بند و با بقیه صحبت کردیم، تازه فهمیدیم که در زندان فشافویه هستیم.»
او در ادامه به وضعیت جسمی نامناسب برخی از همبندیان خود اشاره میکند و درباره «احمد براکویی»، یکی از دراویش زندانی که ساچمهها درست به چشمش اصابت کرده بودند، میگوید: «احمد براکویی را شش ماه بعد از زندانی شدن، برای چشمش به بیمارستان و بهداری بردند. اما دکتر گفت دیر شده و ایشان الان بینایی چشمی که ساچمه به آن اصابت کرده را از دست داده است. بعضی از دوستان بودند که وقتی شمردیم، حدود ۱۸۰ ساچمه روی سینه و کمرش خورده بود و از فاصله تقریبا پنج متری به او تعداد زیادی تیر ساچمه شلیک کرده بودند.»
اشاره او به «حسن شاهرضا»، درویشی است که در خبرها تایید شده بیش از ۱۰۰ ساچمه تفنگهای نظامی در زمان بازداشت در حادثه گلستان هفتم (یکم اسفند ۱۳۹۶) به بدنش اصابت کرده است و به دلیل عدم رسیدگی پزشکی، خطرعفونت ریه او را تهدید میکند.
آرش تاکید میکند مسوولان زندان فشافویه از اعزام حسن شاهرضا به بیمارستان در حالی جلوگیری کردهاند که اسناد و عکسهای پزشکی نشانگر وضعیت جسمی وخیم او است.
حسن شاهرضا پیشتر برای درمان به بیمارستان اعزام شده بود اما پس از تأکید پزشکان معالج بر مداوای فوری وی و خارج کردن صدها ساچمهای که در بدن و از جمله در بافت ریه او مانده است، از اعزام مجدد وی به بیمارستان جلوگیری کردهاند.
سایت «مجذوبان نور» به نقل از یکی از نزدیکان او نوشته است:«مسوولان زندان فشافویه به آنها گفتهاند فقط یک بار حق اعزام به بیمارستان دارید.»
آرش مرادی از محدودیتهای زندان فشافویه برای دراویش زندانی میگوید: «وضعیت بهداشتی افتضاح بود. من در این یک سال خیلیها را دیدم که بیماریهای پوستی گرفتند یا شپش و ساس داشتند؛ فقط بهخاطر این که وضعیت بهداشتی و آب و حمام و دستشویی نامناسب بودند. تلفنها را هر از گاهی برای آزار ما قطع میکردند. در گرما و سرما، سیستم سرمایش و گرمایش را از کار میانداختند. وضعیت آب ولی مهمترین مشکل بود. آب حتی برای استحمام هم خوب نبود، چه برسد به آشامیدن. هر چه قدر هم اعتراض میکردیم، صدایمان به جایی نمیرسید.»
در شرح نقاشیهای منتشر شده از زندان فشافویه که در اختیار «ایرانوایر» قرار گرفته، آمده است:«در همه اتاقها به اجبار کارتونهایی بود که وسایل و خوردنیها را در آن نگهداری میکردند؛ کارتنهایی که خودشان عامل ورود ساس و شپش بودند.»
آرش مرادی میگوید: «”مجید مرادی” پسرعموی من، “امین علیزاده” پسر خاله و “تقی مرادی” برادرم هم همراه با سایر دراویش در شب حادثه پنجم دی ماه در گلستان هفتم بازداشت شدند.»
او در خصوص احکام صادر شده برای این سه تن از اعضای خانواده و بستگان خود به «ایرانوایر» میگوید: «مجید مرادی دادگاه بدوی مجموعا به ۱۴سال حبس و ۷۴ضربه شلاق محکوم شد. بعد در اعتراض به ناعادلانه بودن دادرسی، در دادگاه تجدیدنظر حاضر نشد و درخواست تجدیدنظر هم نداد. برادرم، تقی مرادی هم در دادگاه اول به ۱۰ سال حبس محکوم شد اما فعلا با قرار وثیقه آزاد است. پسرخالهام هم در حال حاضر ممنوعالخروج است ولی هنوز دادگاهی برایش تشکیل نشده است.»
به تازگی احکام قطعی ۲۳درویش محبوس در این زندان بی آن که نسبت به رای بدوی تغییری کرده باشد، به آنها اعلام شده است. گفته میشود اغلب این دروایش در اعتراض به ناعادلانه بودن روند دادرسی، در دادگاه تجدیدنظر حاضر نشده و درخواست تجدید نظرخواهی در رای بدوی را هم ندادهاند. این دراویش جمعا به ۱۹۰سال زندان، هزار و ۷۰۲ضربه شلاق،۴۶سال تبعید و ۹۲سال محرومیت اجتماعی و رسانهای و ممنوعیت خروج از کشورمحکوم شدهاند. اسامی آنها به این شرح است:«مصطفی عبدی، کسری نوری، محمد شریفیمقدم، رضا یاوری، رضا انتصاری، سینا انتصاری، مرتضی کنگرلو، صالحالدین مرادی، مجید مرادی، بابک مرادی، سخاوت سلیمی، رضا سیگارچی، سعید دوراندیش، احمد ایرانیخواه، مجتبی بیرانوند، محمدرضا درویشی، مهدی کیوانلو، جواد خمیسآبادی، اردشیرعشایری، جعفر احمدی، سعید سلطانپور و امین سلیمانی».
هم اکنون ۱۱۰ درویش زن و مرد در زندانهای فشافویه و «قرچک» در حال گذراندن محکومیت خود پس از اعتراضات گلستان هفتم هستند.
پیام برای این مطلب مسدود شده.