عاشورای ۸۸ و «اراذل و اوباش»
رادیوفردا: شش سال از عاشورای خونین ۸۸ میگذرد؛ صرفنظر از تداوم وجوه و جوانبی از رخداد مهم، دادههای جدیدی نیز در پیوند با آن منتشر شده است. دادههایی که از چگونگی تکوین رویداد خونین دوباره پردهبرداری، و ارزیابی و داوری ناظر بیطرف و منصف را تدقیق و تقویت کرده است.
دادههای جدید و بسیار مهم اخیر به گزارش غریب یک فرمانده ارشد سپاه مربوط است: سردار حسین همدانی. کسی که پس از کشته شدن وی در سوریه، دخالت وی در سرکوب خونین اعتراضهای مدنی به نتیجهٔ رسمی انتخابات ۱۳۸۸ بیش از پیش آشکار شد. این دادهها همچنین بار دیگر پای یک گروه اجتماعی را به میان میکشد؛ کسانی که از طرف رسانههای رسمی جمهوری اسلامی «اراذل و اوباش» توصیف میشوند.
در قرائت حکومتی اما «اراذل و اوباش» فقط افرادی را که موجب ناامنی اجتماعی میشوند توصیف نمیکند؛ بلکه در اوج جنبش سبز نیز رسانه ملی (صدا و سیما) و دیگر بازوهای تبلیغاتی و رسانهای و تریبونهای رسمی جمهوری اسلامی (مانند نمازجمعه)، طیفی از شهروندان معترض را «اراذل و اوباش» میخواندند.
این نگاه و روایت حکومتی البته همچنان جاری است. چنانکه در آخرین اظهارنظر، همین چند روز پیش بود که محمدی عراقی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: «اراذل و اوباش و فتنهگران با جسارت به خیمههای امام حسین در سال ۸۸ ثابت کرند که فقط با انقلاب اسلامی و شورای نگهبان مشکل ندارند؛ بلکه آنها با امام حسین و فرهنگ عاشورا مسئله دارند.»
اما گروهی که «اراذل و اوباش» توصیف میشوند، در عاشورای ۸۸ کدام سو ایستاده بودند؟
سردار همدانی گزارش میدهد
این شاید مستندترین و مهمترین روایتی است که تاکنون در مورد جایگاه و نقش «اراذل و اوباش» در سرکوب معترضان سبز و نیز عاشورای ۸۸ بیان شده؛ سردار حسین همدانی تصریح میکند: «۵ هزار نفر از کسانی که در آشوبها حضور داشتند ولی در احزاب و جریانات سیاسی حضور نداشتند بلکه از اشرار و اراذل بودند را شناسایی و در منزلشان کنترل میکردیم. روزی که فراخوان میزدند اینها کنترل میشدند و اجازه نداشتند از خانه بیرون بیایند. بعد اینها را عضو گردان کردم. بعداً این سه گردان نشان دادند که اگر بخواهیم مجاهد تربیت کنیم باید چنین افرادی که با تیغ و قمه سر و کار دارند را پای کار بیاوریم.»
فرماندهٔ ارشد سپاه که چند هفته پیش در سوریه کشته شد، توضیح میدهد: «وقتیکه جلسه شورای تأمین استان تهران در شب عاشورا برگزار شد همه برآوردها این بود که فردا تهران آرام خواهد بود. برآورد من این بود که روز عاشورا اتفاقاتی در پیش خواهد بود. به همین خاطر دو بار دیگر درخواست جلسه فوق العاده دادیم و جلسه تشکیل شد و آمادهباش اعلام کردیم. همهٔ سینماهای تهران را اجاره کردم. تمام مدارس و حسینیهها را در اختیار گرفتیم. بچهها با لباس مشکی در میدان حضور داشتند. نزدیک به ۳۰ هیئت را هم که با من مرتبط بودند را هم آماده کردیم و گفتم دستهها را به سمت میدان دانشگاه بیاورید.»
او تاکید میکند که در سرکوب جنبش سبز، «۴۵ هزار بسیجی در این صحنه بودند.»
مهر تأیید فرماندهان ارشد نظامی
عزیز جعفری، فرمانده کل سپاه پاسداران در تأیید گزارش سردار همدانی، تصریح میکند: «بر هم زدن توطئه دشمنان در فتنه ۸۸ از دیگر فعالیتهای بزرگی بود که با عنایت الهی توسط سردار همدانی انجام شد.»
وی در تجلیل از افسر ارشد خود میافزاید: «اگر درایت و مدیریت سردار همدانی در عاشورای سال ۸۸ نبود، جمع کردن این فتنه سخت میشد.»
فرمانده سپاه پاسداران البته تاکید میکند که همدانی بعد از سرکوب جنبش سبز، «آرام و قرار نداشت و داوطلبانه» و برای سرکوب اعتراض مردم سوریه به دولت اقتدارگرای بشار اسد، راهی سوریه شد: «کولهبار تجربیات سردار در سوریه به کمک ایشان آمد.»
حسن فیروزآبادی، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح نیز در واکنشی مشابه، بر گفتار و کردار و نقش همدانی در سرکوب خونین جنبش سبز مهر تأیید میزند؛ او میگوید: «سردار همدانی در سنگرهای مختلف دفاع و حراست از انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن از هیچ تلاش و کوششی دریغ نکرد که نمونه آن را در مقابله با کودتای آمریکایی فتنه ۸۸ میتوان یادآوری نمود.»
نه جعفری و نه فیروزآبادی اما توضیحی دربارهٔ پیوندخوردن «سپاه و بسیج» با «اراذل و اوباش» نمیدهند و از پیامدهای آن برای جمهوری اسلامی چیزی نمیگویند.
ارزیابی دقیق موسوی و کروبی
شش سال پس از عاشورای خونین ۸۸، رهبران جنبش سبز همچنان (افزون بر ۱۷۱۰ روز) در حبس خانگیاند. واکنش موسوی و کروبی به سرکوب خونین اعتراض سبزها، و فهرست مطالبات آنان اما همچنان قابل تأمل است.
میرحسین موسوی پس از عاشورای ۸۸ در واکنشی معنادار ـ که برخی شواهد آن در گزارش سردار همدانی آشکار شده است ـ اعلام کرد که «خشونتهای غیرقابل باور چون زیر کردن راهپیمانان، تیراندازی نیروهای لباس شخصی که امروز هویت آنها بر کسی پوشیده نیست و روزبهروز پرده از چهره آنان و سرانشان کنار زده میشود، فاجعهای را آفرید که اثرات آن به این زودی از صحنه سیاسی کشورمان رخت برنخواهد بست.»
مهدی کروبی نیز در واکنش به حوادث خونبار عاشورای ۸۸ در گزارشی معنادار اعلام کرد که «در شب عاشورا عدهای از اوباش اجیر شده به حسینه جماران بهطور وحشیانهای حمله کردند و زن و مرد را با هتاکی و فحاشی کتک زدند و اموال آنان را از بین بردند.» گزارشی که شش سال بعد توسط مقامهای ارشد سپاه تأیید میشود.
کروبی همچنین نسبت به «خشونت وصفناپذیر» و بیسابقه علیه شهروندان ایران در عاشورای ۸۸ اعتراض و آن را «مصیبت بزرگ» و «گناه نابخشودنی» توصیف کرده، و با بازخوانی کلام مشهور منتسب به حسین بن علی، گفته بود: «فریاد میزنم که اگر دین ندارید لااقل آزاد مرد باشید.»
با وجود اعتراف سردار همدانی و دیگر مقامهای ارشد حکومتی (ازجمله فرمانده کل سپاه) به سرکوب خونین معترضان سبز، هنوز حاکمیت سیاسی مسئولیت خود را نپذیرفته و کسی پاسخگوی خانواده قربانیان عاشورای ۸۸ و دیگر جانباختگان نیست. چنانکه حبس شماری از فعالان جنبش سبز (ازجمله رهنورد، موسوی و کروبی) ادامه دارد.
شهناز اکملی، مادر مصطفی کریم بیگی ـ که بر اثر گلوله جان باخت ـ تاکید کرده که خواهان دادرسی عادلانه است. خواهر شهرام فرجزاده یکی دیگر از قربانیان عاشورای ۸۸ که توسط خودروی نیروی انتظامی زیر گرفته شد نیز گفته که مسئولان امنیتی و قضایی، بهجای پاسخگویی، با توهین و تمسخر و تحقیر رفتار کردهاند.
محمد یگانه تبریزی، شهروند معترضی که در عاشورا زخمی شد و همچنان از آثار گلولهی بهجا مانده در بدنش در رنج است، نیز گفته: «رفع حصر موسوی و کروبی یکی از مطالبات ماست و تا آنها آزاد نشوند فضا براى دادرسى باز نخواهد شد.»
حبس و تهدید رهبران و فعالان جنبش سبز در حالی ادامه دارد که «اراذل و اوباش» همچنان توسط سپاه مورد تکریم و آموزش قرار میگیرند.
————————————————————-
یادداشتها بیانگر نظر نویسندگان آنهاست و بازتاب دیدگاههای رادیو فردا نیست
پیام برای این مطلب مسدود شده.