11.08.2019

هادی خرسندی: رساله تحقیقی از راه شلوار، در باره اکبر گنجی و «زنبارگی شاه….» که نوشته است

ملیون: ای اکبر گَن، اکبر گَن، اکبر گنجی
یک حرف بگویم چه برنجی، چه نرنجی
*
خوب است به تاریخ نظر کردن و دیدن
با پند ز دیروز به امروز رسیدن
*
خوب است بگیریم ز بگذشته سراغی
سازیم از آن در ره آینده چراغی
*
اما نه بگوئیم ز احوال خصوصی
این که چه کسی با چه کسی کرده عروسی!
*
این که چه کسی با چه کسی رفته به بستر
اینکه سرشب تا به سحر کرده مکرر!
*
هستی تو اگر در پی تحقیق و پژوهش
از چه بدهی مبحث پائین تنه را کش؟
*
از چه سر اِحلیل فلانکس بکنی زوم؟
اینگونه کنی عقده خود ظاهر و معلوم
*
«ف.‌ م. سخن» اینجا نظری داد ازین پیش
من نیز همانطور بگویم نظر خویش
*
در باره شخصی که بود رأس حکومت
لازم بود البته شناسائی و دقت
*
اما نه که خاله زَنَکی بیخ بگیریم
بیمار صفت، بیضه تاریخ بگیریم!
*
(من طنز در اینباره نوشتم که سزا بود
البته به تأئید مؤلف، که رضا بود) *
*
اما تو که تاریخنویسی و مؤلف…
هستم ز برای تو مؤلف، متاسف
*
از شاه سخن گفتی و زنبارگی او
اما نه ز اهمال و خطاکارگی او
*
اهمال ز سرکوبی شیخان دغلباز
سلطان خرافاتی و زَوّار و حرم ساز
*
حرفی نزدی بابت زندان مصدق
اما تو نویسندهِ انگار محقق:
*
در باره کاپوت زدی طعنه بر آن شاه؟
اصلاً تو چگونه شدی از مسئله آگاه؟
*
دیدی تو که کاپوت ندارد به فلانش؟
یا اینکه علمدار به تو داد نشانش!
*
اینها همه را شخص عَلَم گفت، مگر نه؟
تحقیق تو بی زحمت و یامفت، مگر نه؟
*
آقای علم نوکری شاه، مرامش
بود از دل و جان جاکش و همراز و غلامش
*
حالا تو که میراث خور نوکر شاهی
آیا بجز این هست ترا هیچ گواهی؟
*
به به، به پژوهشگر فعال کپی کار
تازه چه خبر؟‌ای شده از کهنه خبردار
*
یعنی که نویسنده و اهل قلمی تو؟
یا منشی مخصوص جناب علمی تو
*
یا گشت خیابانی ناموس و حجابی؟
بیرونی از آن باغ ولی ریشه در آبی
*
خواهی که ز دیکتاتوری شاه بگوئی
باید بزنی جلق و ازین راه بگوئی؟
*
قصد تو اگر بررسی کار طرف بود؟
فکر تو چرا داخل شلوار طرف بود؟
*
‌ای اکبر گَن، اکبر گَن، اکبر گنجی
خوب است خودت ارزش این کار بسنجی
*
——————————
* «یادداشت‌های مشکوک علم» – نشر باران – استکهلم

از: گویا

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates