فاجعه اشغال سفارت به روایت اسناد محرمانه آمریکا
ایران وایر: اسناد مذاکرات درونی دولت کارتر در باره نحوه مقابله با اشغال سفارت آمریکا در ایران، دیروز، یعنی در همان روز ۴۰ سالگی اشغال سفارت، از سوی ٰ”آرشیو امنیت ملی” ایالات متحده منتشر شدند.
این اسناد نشان میدهند که بر خلاف تصورات در تهران دولت کارتر، برآمده از افتضاح سیا و کاخ سفید در جریان واترگیت، به شدت در تلاش بوده است که در عرصه داخلی و خارجی وجهه خدشهدارشده آمریکا را بهبود بخشد و به خصوص در قبال ایران چهرهای مخالف و در خط براندازی از خود به نمایش نگذارد، بر عکس، تلاشش این بوده که با دولت جدید ایران که به هر صورت به خاطر گرایشهای مذهبیاش در کنار مرزهای شوروی برای واشینگتن گزینه بدی هم نبود مناسباتی عادی برقرار کند. همه اظهارات مقامهای ایران در آن زمان هم شاهدی در نفی این درک و دریافت به دست نمیدهند.
اما پذیرش شاه در آمریکا برای مداوا زیر فشار نیروهای جمهوریخواه و اشغال سفارت به بهانه آن، دولت کارتر را وارد عرصه تقابل با تهران میکند.
بنا بر اسناد انتشاریافته ابتدا ارتش طرح میآورد که ایران را از هوا بمباران کنیم، نیروگاهها را تخریب کنیم و بنادر را مینگذاری. چهره قدر و شطرنجباز در تبیین استراتژیها و مشاور امنیت ملی کارتر، یعنی زیبگنیف برژنیسکی، اما دلخوشی از این طرح پیدا نمیکند. نگران است که با این طرح شکست تضمینشده باشد و پایههای حکومت آیتالله خمینی بیشتر تثبیت شود. پس خود طرح “بهینهتری” میآورد، با نام گزارش اتاق سیاه (Black Room Report) مشتمل بر بیثباتسازی ایران از طریق جنگ تبلیغاتی و عملیات سیاه و مخفیانه تا خمینی و اطرافیان او را بیاعتبار کنند. تماس با اپوزیسیون برای برساختن یک “چهره آلترناتیو” هم بخش دیگری از طرح است. در عین حال این اذعان هم هست که نیروهای اطلاعاتی آمریکا در ایران به اندازه کافی نیست.
جایگزین این ضعف اطلاعاتی، همکاری مستقیم و غیرمستقیم با متحدان در منطقه علیه ایران میشود. بحث برژینسکی این است که یک راه مطمئن برای ارزیابی قدرت خمینی به چالش گرفتن اوست، به این ترتیب که از طریق پخش اطلاعات جعلی و تحریکآمیز خمینی را به کنش و واکنش تحریکآمیز علیه همسایگان رهمنون شویم و نفرت و خشم آنها را علیه خمینی برانگیزیم. به این ترتیب نیازی به میدانداری و نقش محوری و آشکار خود آمریکا در کل ماجرا باقی نمیماند، بر خلاف مثلا طرح ارتش که به اقدام مستقیم نظامی علیه ایران توصیه میکرد.
یک ماه بعدتر (دسامبر ۱۹۷۹) البته برژینسکی این نگرانی را دارد که نه فشارهای اقتصادی و نه فشارهای نظامی خمینی را به تغییر موضع رهنمون نشوند، بلکه بر عکس بیش از پیش میدان رابرای قوتگیری چپ و شعارها و رهنمودهای ضدآمریکایی آنها مهیا سازد.
با این همه او تدارک یک عملیات نظامی را هم در دستور کار قرار میدهد، عملیاتی که اردیبهشت ۱۳۵۹ در طبس به شکست انجامید و کارتر خود مسئولیت آن را بر عهده گرفت. اسناد انتشاریافته حاوی گزارش نهایی در باره این اقدام و دلایل شکست آن هم بخشی از اسناد تازه انتشاریافتهاند.
بعد از آن است که چرخش آمریکا به طرف عراق و حمایت از اقدام نظامی آن علیه ایران واقعیت مییابد و واشینگتن که تا اشغال سفارت به ایران اطلاعرسانی میکرد که صدام حسین طرحهایی برای حمله به ایران در تدارک دارد، حالا خود متاثر از اشغال سفارت و لجاجت اشغالگران و رهبری ایران در تداوم گروگانگیری اعضای سفارت، به آن سوی جبهه متمایل میشود و در چارچوب جنگ و فشار نیابتی علیه تهران از در حمایت از صدام حسین و جنگ او علیه ایران برمیآید.
بقیه قضایا را هم که دیگر میدانیم، توافق ولی غیرمستقیم تهران و جمهوریخواهان برای شکست کارتر و آزادی گروگانها اندکی بعد از اعلام پیروزی ریگان و …
و حالا ایران است و پیامدهای یک اقدام فاجعهبار (اشغال سفارت)، اقدامی که عاملان آن هنوز وقیحانه مدافع آنند، آن هم در حالی که مثلا ویتنامیها با آن همه ضربات و صدمات بیشتری که از بابت سیاستها و جنگ آمریکا متحمل شدهاند نه سفارت اشغال کردند و نه در احیای مناسبات با آمریکا در راستای پیشبرد منافع ملی درنگ کردند.
و حالا آن اقدام فاجعهبار در تلفیق با توهمات و سوداگریهای سیاسی راس حکومت به آمریکاستیزی ایدئولوژیکشده و “امتناع از مذاکره” راه برده است و فاجعه در ابعاد گستردهتری ادامه دارد….
کل اسناد مذاکرات و رویکردهای آمریکا در ماههای پس از اشغال سفارت را در این مجموعه میتوان دید
دیدگاه نویسنده الزاما بیانگر نظر ایران وایر نیست. ایران وایر در بخش وبلاگ ها، از انتشار همه دیدگاه ها استقبال می کند.
پیام برای این مطلب مسدود شده.