رسول بداقی: نظام از برخی دانشآموزان برای سرکوب معترضان استفاده میکند
ایران وایر: در میان خبرهای دردناک منتشر شده از سرکوب و کشتار معترضان آبان ۱۳۹۸، خبر کشته شدن دستکم ۱۸ کودک با میانگین سنی بین ۱۳ تا ۱۷ سال با شلیک مستقیم گلوله، واکنشهای زیادی را برانگیخت.
خبرهای پراکنده از بازداشت دانشآموزان منتشر شدند؛ بازداشتهایی که به گفته منابع آگاه، توام با شکنجه و آزار جنسی دانشآموزان در بازداشتگاهها گزارش میشوند.
«رسول بداقی»، از فعالان صنفی معلمان در گفتوگو با «ایرانوایر»، ضمن ابراز همدردی با خانوادههای جانباختگان این اعتراضات، در انتقاد به رفتار حاکمیت با دانشآموزان کشته و بازداشت شده در تجمعات اعتراضی آبان ۱۳۹۸ میگوید: «حاکمیت از کودکان و نوجوانان دانشآموز استفاده ابزاری و سوء استفاده سیاسی میکند. هر وقت به حضور آنان در استقبال از رجالهای سیاسی نیاز دارد، یا به مناسبتهای گوناگون، آنها را در سرما و گرما به خیابانها میکشاند یا در محوطه مدرسه سر پا نگه میدارد و به شعار دادن وادار میکند. هر گاه هم احساس امنیت خود را در تعطیلی مدارس میبیند، با یک زیرنویس ناقابل در تلویزیون، اعلام تعطیلی میکند و مدارس کشور را به دلایل واهی و بیخود به تعطیلی میکشاند.»
این فعال صنفی با اشاره به حضور دانشآموزان و معلمان در میان معترضان و سرکوب و بازداشت آنها، به نکته مهمی اشاره میکند: «گذشته از سرکوب و بازداشت دانشآموزان، اتفاق هولناکی در حال وقوع است که از دید اهالی رسانه مغفول مانده است. نظام حاکم در ایران برخلاف تمامی معاهدات و میثاقهای بینالمللی که امضا کرده است و برخلاف وجدان انسانی، برخی از دانشآموزان و کودکان زیر ۱۸ سال را که در تشکلی به نام بسیج دانشآموزی جذب کرده، برای سرکوب معترضان به خیابانها میآورد.»
این فعال صنفی میگوید: «گاهی نیروهای بسیج به واسطه آموزههای ایدئولوژیک و سوء استفاده از کم سن و سال بودن اعضا در مقایسه با سربازان و نیروهای کادری نیروی انتظامی، دست به خشونتهای بیشتری میزنند.»
این عضو ارشد «کانون صنفی معلمان ایران» که خود سابقه بازداشت و زندانی شدن به دلیل فعالیتهای صنفی معلمان و پیگیری مطالبات این صنف از جامعه را در کارنامه خود دارد، بر این باور است که امروز شیوه برخورد نیروهای امنیتی در برخورد با معلمان و اعضای تشکلهای صنفی به نسبت سالهای گذشته تغییر کرده است: «حالا دیگر نیروهای امنیتی بدون اینکه افراد را بازداشت کنند، وسایل شخصی مانند موبایلها و لپتاپهای معلمان و خانوادههای آنها را ضبط میکنند. سپس با بررسی اطلاعات موجود در آنها، به دنبال اتهام برای فرد میگردند. آنها فرد را در بازداشتگاه نگهداری نمیکنند تا بدون سر و صدا، افراد را آزار بدهند. نیروهای امنیتی پس از بررسی محتویات موبایلها، اتهاماتی را وارد، سپس چند دقیقهای آنها را به نام بازپرسی و تفهیم اتهام، به یکی از شعب دادسرا احضار میکنند و پس از مدتی آنها را برای دفاع آخر، به دادگاهها فرا میخوانند. سپس بدون توجه به دفاعیات متهم، آنها را با احکام سنگین روبهرو میکنند.»
به گفته این فعال صنفی، تنها در خراسان شمالی هفت تن از معلمان، از جمله «محمدرضا رمضانزاده» به دو سال زندان و ۶۴ ضربه شلاق و «حمیدرضا رجایی» به شش ماه زندان محکوم شدهاند. «رضا رمضانپور» نیز به دو مرتبه ۷۴ ضربه شلاق (۱۴۸ ضربه) محکوم شده است. «سعیدحق شناس»، «فروتن»، «مصطفی رباطی» و «جوهری» هم تبرئه شدهاند.
او فهرستی از احکام کوتاه و بلند مدت صادر شده برای معلمان در سراسر کشور در ۹ ماهی که از سال ۱۳۹۸ گذشته است، ارایه میکند: «در کردستان، “اسکندر لطفی” دادگاهی شده و منتظر صدور حکم است. “امیدشاه محمدی” به ۱۵ماه زندان محکوم شد. “طاهر قادرزاده” به دو ماه زندان تعلیقی و “محمد قادری”، “خالد عبداللهی” و یکی دیگر از معلمان از همین اتهام تبرئه شدهاند. در بوشهر معلمی به نام “حسین رضایی” به ۱۸ ماه زندان تعزیری و در شهر کرج معلم دیگری به نام “علی عابدینی” به ۹ ماه زندان تعلیقی محکوم شدهاند. همه این محکومیتها هم به جرم فعالیت صنفی و پیگیری مطالبات بر حق معلمان بوده است.»
این فعال صنفی با اشاره به فشارهای گسترده بر معلمان و فعالان صنفی در سراسر ایران میگوید: «یکی از همکاران ما به نام “مریم زیرک” که ساکن قزوین است، در اسفند ۱۳۹۷، هنگامی که در حال رفتن به مدرسه محل خدمتش بوده، توسط نیروهای امنیتی بازداشت و تفتیش بدنی شده است. موبایل او را توقیف و با خودشان برده بودند. چندی بعد “شمسالله غلامی”، رییس آموزش و پرورش ناحیه یک قزوین هم حکم ایشان را لغو کرد. در نهایت هم توسط “شجاع ذوقی”، رییس دادگاه به ۹ ماه زندان تعزیزی محکوم شد که پروندهاش در حال حاضر در مرحله تجدیدنظر است.»
رسول بداقی اضافه میکند: «دو معلم دیگر در قزوین به دلیل پیگیری مطالبات صنفی خود، به ترتیب به ۹ و شش ماه زندان محکوم شدهاند که به دلایل امنیتی خواستهاند نامی از آنها برده نشود.»
بداقی در مورد بازداشت گسترده معلمان در تهران به «ایرانوایر» میگوید: «در تهران، “محمدتقی فلاحی”، “حسین غلامی”، “اسماعیل گرامی”، “عالیه اقدام دوست”، “ذوالنور” و خودم توسط “فرشید دهقان”، رییس شعبه ۱۰۶۰ دادگاه کیفری کارکنان دولت به ۹ ماه زندان تعلیقی محکوم شدیم. همکار دیگرمان، “محبوبه فرحزادی” هم پروندهاش در جریان رسیدگی است. پرونده “هاله صفرزاده” پس از چند هفته بازداشت، بازجویی و زندان انفرادی، در مرحله رسیدگی قرار دارد. “جعفر ابراهیمی” هم چندین بار احضار و بازجویی و حکم توبیخ برای او صادر شده است. دادخواهی معلمان زندانی، “محمود بهشتی”، “اسماعیل عبدی” و “محمد حبیبی” را رد کردهاند و از فرستادن آنها به مرخصی که یکی از حقوق هر زندانی است، خودداری میشود؛ تا آن جا که محمد حبیبی به خاطر نادیده گرفتن حقوق واقعی زندانیان توسط دادستان، دست به اعتراض مدنی زده است و از رفتن به صف آمار خودداری میکند.»
به گفته این فعال صنفی، در استان آذربایجان شرقی دو معلم و فعال صنفی معلمان به نامهای «لطیف روزیخواه» و «علی حاجی» چندین بار احضار، بازداشت و بازجویی شدهاند. پرونده آنها هم در حال رسیدگی است .
رسول بداقی میگوید: «در تبریز چند معلم دیگر که احضار، بازداشت و تهدید شدهاند که به دلایل امنیتی، تمایلی ندارند نامی از آنها برده شود. در شهرستان ابهر، “احمد تقوی”، همکار ما به ۱۵ ماه حصر در خانه محکوم شده است. در شهرضا، “حمید رحمتی” در آبان ماه بازداشت و به زندان دستگرد اصفهان منتقل شد. او از لحظه بازداشت، اعتصاب غذای خشک کرد. اما مدتی بعد با برگزاری کمپین حمایتی معلمان از وی و وخامت حال او، به مرخصی اعزام شد. در حال حاضر حکم باز به او دادهاند و باید هر صبح خود را به زندان معرفی و به زندانیان تدریس کند و شب به خانه بازگردد. در شیراز، “محمدعلی زحمتکش” به هشت ماه زندان محکوم شده بود که به تازگی مدت زمان محکومیت خود را به پایان برده و آزاد شده است. در رشت، “عزیز قاسمزاده” پرونده باز دارد. در ساری سه معلم به نامهای “حسین سلامی”، “وفایی” و “علیرضا قربانی” احضار و بازجویی شده و در نهایت برای آنها هم پرونده کیفری تشکیل دادهاند. در مهاباد همکارمان، “یاسر امینی آذر” پس از بازداشت و انتقال به زندان ارومیه و گذراندن سه هفته در زندان انفرادی، به ۱۵ ماه زندان تعزیری محکوم شد و پروندهاش در جریان است.»
او پس از چند ثانیه مکث، حرفش را با این جمله به پایان میرساند: «نمیدانم جایی هست در ایران که با فعالان صنفی معلمان برخورد نشده باشد؟»
پیام برای این مطلب مسدود شده.