چرا مردم سال ۵۷ رهبری خمینی را پذیرفتند و شاه را سرنگون کردند
سخنان خمینی در نوفل لوشاتو فرانسه پیش از انقلاب:
بشر در اظهار نظر خودش آزاد است.
اولین چیزی که برای انسان هست آزادی بیان است.
مطبوعات در نشر همه حقایق و واقعیات آزادند.
در جمهوری اسلامی کمونیستها نیز در بیان عقاید خود آزادند.
در حکومت اسلامی اگر کسی از شخص اول مملکت شکایتی داشته باشد پیش قاضی میرود و قاضی او را احضار میکند و او هم حاضر میشود.
یکی از بنیانهای اسلام آزادی است.
بنیاد دیگر اسلام اصل استقلال ملی است.
حکومت اسلامی یک حکومت مبتنی بر عدل و دموکراسی است.
دولت اسلامی یک دولت دمکراتیک به معنای واقعی است و اما من هیچ فعالیت در داخل دولت ندارم و به همین نحو که الان هستم،
وقتی دولت اسلامی تشکیل شود نقش هدایت را دارم.
اما شكل حكومت ما جمهوری است
جمهوری به معنای اینكه متكی به آرای اكثریت است.
حکومت جمهوری است مثل سایر جمهوریها و احکام اسلام هم احکام مترقی و مبتنی بر دموکراسی و پیشرفته و با همۀ مظاهر تمدن موافق.
عزل مقامات جمهوری اسلامی به دست مردم است.
برخلاف نظام سلطنتی مقامات مادامالعمر نیست
طول مسئولیت هر یك از مقامات محدود و موقت است. یعنی مقامات ادواری است، هر چند سال عوض میشود. اگر هم هر مقامی یكی از شرایطش را از دست داد ساقط میشود.
رژیم ایران به یک نظام دمکراسی تبدیل خواهد شد که موجب ثبات منطقه میگردد.
اختیارات شاه را نخواهم داشت.
من هیچ سمت دولتی را نخواهم پذیرفت.
من در آینده “پس از پیروزی انقلاب” همین نقشی که الآن دارم خواهم داشت.
نقش هدایت و راهنمایی و در صورتی که مصلحتی در کار باشد اعلام میکنم لکن من در خود دولت نقشی ندارم.
علما خود حكومت نخواهند كرد. آنان ناظر و هادی مجریان امور میباشند.
این حكومت در همهمراتب خود متكی به آرای مردم و تحتِ نظارت و ارزیابی و انتقاد عمومی خواهد بود.
من نمیخواهم ریاست دولت را داشته باشم.
طرز حكومت حكومت جمهوری است و تكیه بر آرای ملت
من چنین چیزی نگفتهام كه روحانیون متكفل حكومت خواهند شد. روحانیون شغل شان چیز دیگری است.
من و سایر روحانیون در حكومت پستی را اشغال نمیكنیم. وظیفه روحانیون ارشاد دولتها است.
من در حكومت آینده نقش هدایت را دارم.
قانون این است. عقل این است. حقوق بشر این است که سرنوشت هر آدمی باید به دست خودش باشد.
باید اختیارات دست مردم باشد. این یك مسئله عقلی است. هر عاقلی این مطلب را قبول دارد كه مقدرات هركسی باید دست خودش باشد.
حكومت اسلامی بر حقوقِ بشر و ملاحظه آن است. هیچ سازمانی و حكومتی بهاندازه اسلام ملاحظه حقوق بشر را نكرده است. آزادی و دموكراسی بهتمام معنا در حكومت اسلامی است شخص اوّل حكومت اسلامی با آخرین فرد مساوی است در امور.
اسلام هم حقوق بشر را محترم می شمارد و هم عمل می كند. حقّى را از هیچكس نمی گیرد. حق آزادى را از هیچكس نمی گیرد. اجازه نمی دهد كه كسانى بر او سلطه پیدا كنند كه حقّ آزادى را به اسم آزادى از آنها سلب كند.
ما که میگوییم حکومت اسلامی میخواهیم جلوی این هرزهها گرفته شود، نهاینکه برگردیم به 1400 سال پیش. ما میخواهیم به عدالت 1400 سال پیشش برگردیم. همۀ مظاهر تمدن را هم با آغوش باز قبول داریم.
دولت استبدادی را نمیتوان حکومت اسلامی خواند
رژیم اسلامی با استبداد جمع نمیشود.
ما حکومتی را میخواهیم که برای اینکه یک دسته میگویند مرگ بر فلان کس، آنها را نکشند.
تمام اقلیتهای مذهبی در حکومت اسلامی میتوانند به کلیه فرائض مذهبی خود آزادانه عمل نمایند و حکومت اسلامی موظف است از حقوق آنها به بهترین وجه دفاع کند.
جامعۀ آینده ما جامعه آزادی خواهد بود. همۀ نهادهای فشار و اختناق و همچنین استثمار از میان خواهد رفت.
ما یک حاکمی میخواهیم که توی مسجد وقتی آمد نشست بیایند دورش بنشینند و با او صحبت کنند و اشکالهایشان را بگویند. نه اینکه از سایه او هم بترسند.
زنان در انتخاب، فعالیت و سرنوشت و همچنین پوشش خود با رعایت موازین اسلامی آزادند.
زنها در حكومتِ اسلامی آزادند حقوق آنان مثل حقوق مردها. اسلام زن را از اسارت مردها بیرون آورد و آنها را هم ردیف مردها قرار داده است، تبلیغاتی كه علیه ما میشود برای انحراف مردم است. اسلام همۀ حقوق و امور بشر را تضمین كرده است.
رأی ملت متَّبع است، ولو به ضرر خودشان باشد
اگر از انقلابيون سال ١٣٥٧ نيستيد برای بقيه مردم مثل خودتان هم بفرستيد تا بدانند مردم چرا انقلاب كردند!
پیام برای این مطلب مسدود شده.