هان ای شرم! چهره سرخت پیدا نیست
ایران وایر: مژگان باقری
۱- کودکان دهه شصت کم و بیش به خاطر دارند که وقتی اشتباه میکردند با چه واکنش خشن و بیرحمانهای از طرف پدر و مادر خود روبرو میشدند. مثلا فرض کنید یک لیوان شیشهای از دستمان به زمین میافتاد و میشکست. از چشم غره و عتاب و خطاب گرفته تا تحقیر و سرکوفت که چقدر بیعرضه و دست و پا چلفتی هستی و حتی گاهی اوقات هم تنبیه فیزیکی!
ولی فکر کنید همان لیوان توسط بزرگترها شکسته میشد. اولین واکنش آنها این بود که از بس دستم درد می کند دیگر تحمل وزن یک لیوان هم ندارد! و یا مگر برای آدم اعصاب میگذارید که حواسم به لیوان باشد و حتی فریاد بر سر کوچکترها که کدام نادان این لیوان را سر راه من قرار داده است؟! و ….
ما بچهها برای یک اشتباه کوچک همیشه تنبیه میشدیم. باید عذرخواهی میکردیم و حتی به غلط کردن میافتادیم. ولی بزرگترها برای تمام اشتباهاتشان همیشه بهانه و عذری موجه!! داشتند. آخر سر به خاطر اشتباه آنها، باز هم ما بدهکار میشدیم! اما یاد گرفتیم که وقتی بزرگ شدیم و در جایگاه قدرت قرار گرفتیم به همین شیوه به زیردستانمان زور بگوییم.
این روش تربیتی که از هزاران سال قبل در کشور ما حاکم بوده و تا همین یکی دو دهه پیش هم ادامه داشته، باعث به وجود آمدن حکومتهایی در کشور ما شده که در برابر هیچ کدام از اشتباهات خود نه تنها شرمنده و پاسخگو نیستند بلکه حتی اشتباه خود را با وقاحت به گردن دیگران می اندازند.
یک هواپیمای مسافربری توسط موشک پدافند سپاه سرنگون شده و ۱۷۶ مسافر آن کشته شدهاند. مسئولین ابتدا به مدت سه روز حقیقت را کتمان میکنند، پس از آن به دلیل آنکه هواپیما خارجی بوده و بیشتر مسافران آن دو تابعیتی یا خارجی بودهاند، مجبور به اعتراف میشوند و با لحنی که هیچ نشانی از شرمندگی در آن نیست (نه به دلیل آن اشتباه هولناک و خانمان سوز و نه به دلیل رسوایی از افشای دروغشان) فقط میگویند متاسفیم. یا مثلا کاش خودمان در آن هواپیما بودیم.
اما بلافاصله سعی میکنند اوضاع را به حالت عادی برگردانند. یکی میگوید جنگ افروزی آمریکا در منطقه باعث این فاجعه شده است. یکی میگوید رئیس شورای امنیت ملی باید دستور بستن آسمان ایران را میداد نه ما. رئیس شورای امنیت ملی هم که عصر جمعه از واقعیت آگاه شده!
ایشان در واقعه بنزین هم صبح جمعه آگاه شده بودند! اساسا ایشان فقط در روزهای جمعه از اخبار کشور مطلع میشوند. یکی دیگر میگوید باید احتمال دستکاری آمریکا در سیستم رادار کشور را هم بررسی کنیم. رئیس جمهور از تمام این بهانهها هم فراتر رفته و از اروپا میخواهد که از ملت ایران عذرخواهی کند! (پیدا کنید پرتقال فروش را)
۲- در فرهنگ مردم ژاپن که یا بودایی و یا خدا ناباور هستند، عنصری وجود دارد به نام “حس شرمندگی”. ژاپنیها از کودکی با این عنصر تربیت میشوند که اگر اشتباهی مرتکب شدند هیچ کس جز خودشان مسئول نیست و باید خودشان را سرزنش کنند. این نوع تربیت، گاه به چنان افراطی کشیده میشود که مسئولان ژاپن پس از ارتکاب اشتباه و عذرخواهی و استعفا از مقامشان، باز هم نمیتوانند خود را از عذاب وجدان برهانند و دست به خودکشی میزنند.
اولین بار که با این موضوع آشنا شدم سالها پیش بود. زمانی که در خبرها خواندم یک مهندس ژاپنی به دلیل آنکه نتوانسته پروژه مورد نظر خود را در موعد مقرر افتتاح کند، دچار حس شرمندگی شده و خودش را کشته است. همان وقت این جرقه در ذهنم زده شد که هر چند در تمام ادیان آسمانی، دستورات اخلاقی نیز وجود دارد اما اخلاق چیزی فراتر از مذهب است و انسان ها فارغ از مذهبی یا غیر مذهبی بودنشان می توانند به اخلاقیات پایبند باشند و این پایبندی به اخلاق باید از کودکی و به وسیله تربیت در وجود فرد نهادینه شود. بر این اساس میتوان نتیجه گرفت که مسئولین ما نه اخلاق مدار هستند و نه مذهبی و به همین دلیل باید از آنها ترسید. چون کسی که هیچ چارچوب اخلاقی و مذهبی نداشته باشد وقتی قدرت به دست میآورد بسیار خطرناک میشود.
۳- حسن قاضی مرادی در کتاب «در ستایش شرم» علت العلل بی شرمی جوامعی مانند جامعه ایران را عنصر استبداد میداند. او معتقد است حکومتهای استبدادی، افراد را بیشرم و مسئولیت گریز میکنند. چون مسئولین به راحتی میتوانند با فرافکنی، دیگران را مسئول اشتباه خود بدانند و با توجیه بسیار ناروا و غیراخلاقی (من مامورم و معذور) خود را از عذاب وجدان ناشی از کار زشتشان برهانند.
با توجه به توضیحات نویسنده کتاب، برای از بین بردن پدیده بی شرمی باید علت را از بین برد. یعنی حکومت استبدادی. اما من بر این باورم که حتی اگر حکومتهای استبدادی به وسیله انقلاب یا شورش یا فشار خارجی از بین بروند باز هم پدیده بی شرمی به این آسانی از بین نمیرود.
ضمن اینکه ما نمیتوانیم و نباید دست روی دست بگذاریم و منتطر شویم تا یک عامل داخلی یا خارجی، حکومت استبدادی را از بین ببرد. بعد امیدوار باشیم که حس شرمندگی و مسئولیت پذیری در درون ما زنده شود.
فرهنگ عذرخواهی و پشیمانی از کار اشتباه باید از کودکی و به وسیله تربیت در درون افراد نهادینه شود و به این ترتیب همه ما به عنوان پدران و مادران و معلمان جامعه وظیفه بسیار مهم و سنگینی به عهده داریم: نهادینه کردن فرهنگ عذرخواهی و مسئولیت پذیری در نسل کودک و نوجوان و این مهم انجام نمیشود مگر با مطالعه و خودآگاهی و ایجاد تغییرات اساسی در درون خودمان.
این تنها کاری است که از ما برمی آید و البته که کار بسیار بزرگی است. یاد بگیریم پس از هر اشتباهی از فرزندان و دانشآموزانمان عذرخواهی کرده و بلافاصله جبران کنیم. برخلاف تصور عموم، این کار نه تنها جایگاه ما را در نزد آنها پایین نمیآورد بلکه در نظر آنها بسیار بزرگتر و قابل احترام تر میشویم. تنها در این صورت است که میتوانیم از آنها نیز چنین انتظاری داشته باشیم.
۴- بالاخره این مسئولین بیشرم و حیا نیز روزی میروند. عمر نوح که ندارند! آنها میروند و سرزمین بزرگ ایران میماند که باز هم نیازمند دستان توانای فرزندانش خواهد بود برای آباد شدن. آبادگران ایران فردا همین بچه های امروز ما هستند. همین بچههایی که با شیطنتهای کودکانهشان ما را در خانه و مدرسه کلافه کرده اند. افسوس که ما پدران و مادران و معلمان، نمیدانیم چه سرمایه عظیمی در اختیار داریم برای ساختن فردا.
برای تربیت نسلی که انسان باشد و اخلاق مدار، برای تربیت نسلی که از لگدمال کردن یک گل نیز شرمنده شود، نسلی که از کشتن سهوی یک حیوان نیز عذاب وجدان بگیرد، نسلی که نتواند به چشمان دوربین زل بزند و دروغ بگوید، نسلی که با واژه های عذرخواهی و استعفا آشنا باشد، نسلی که نتواند با وقاحت بگوید اگر مثل ما فکر نمیکنید از ایران بروید، نسلی که وقیح نباشد، نسلی که بی شرم نباشد…
این، کار امروز ما معلمان است.
دیدگاه نویسنده الزاما بیانگر نظر ایران وایر نیست. ایران وایر در بخش وبلاگ ها، از انتشار همه دیدگاه ها استقبال می کند.
پیام برای این مطلب مسدود شده.