28.04.2020

استیصال فیفا از جدیدترین فساد فدراسیون مهدی تاج؛ شرکت ابدی

ایران وایر: «حامد اسماعیلیون»، نویسنده و دندان‌پزشک ایرانی که همسر و دخترش را در سقوط هواپیمای اوکراینی از دست داد در مصاحبه بهمن‌ماه خود با شبکه بی‌بی‌سی فارسی گفت: «جمهوری اسلامی واژه‌ها را به فساد کشیده است.»

«محسن صفایی‌فراهانی»، رییس اسبق فدراسیون فوتبال و عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت در پایان دولت «محمود احمدی‌نژاد» گفت: «آنچه در هشت سال اتفاق افتاد، غارت بود، نه فساد اقتصادی.»

حالا این دو را که کنار هم بگذاریم و در سطور بعد قدم بزنیم، درک می‌کنیم که چگونه «مهدی تاج»، رییس مستعفی فدراسیون فوتبال ایران و بازنشسته سپاه پاسداران، واژه «غارت» را هم به «فساد» کشید.

این یک مقدمه نیست؛ فقط تلاشی است برای فهم بهتر آنچه طی چهار سال اخیر در فدراسیون فوتبال ایران اتفاق افتاد. چنگ زدن به دو جمله بازمانده از دو چهره تاثیرگذار اقتصادی و مدنی ایران.

شرکت موازی

وب‌سایت خبری «تابناک» خبر داده است که فدراسیون فوتبال ایران در مهر ۱۳۹۸ و تنها چند ماه مانده به پایان ریاست مهدی تاج، اقدام به تاسیس و ثبت شرکتی خصوصی با عنوان «گروه اقتصادی فدراسیون فوتبال»، البته خارج از تشکیلات این فدراسیون کرده بود. تابناک این شرکت را محصولی از ترکیب شدن مدیران داخل و خارج از فدراسیون فوتبال نامید، اما اشاره‌ای به جزییات نکرد.

پیش از هر چیز، این شرکت را بشناسیم. «گروه اقتصادی فدراسیون فوتبال» روز هفدهم مهرماه سال گذشته به ثبت رسیده است. ساختمانی که از آن به ثبت رسیده را تقریبا می‌شناسیم؛ محله آرارات، خیابان ماهتاب، کوچه آفتاب، پلاک ده. جایی که سال‌های ابتدایی و میانی دهه هشتاد خورشیدی، برخی از جلسات خصوصی مدیران باشگاهی فوتبال ایران در آن برگزار می‌شد.

در سند ثبت این شرکت، از نام «اولین مدیران» به جای «موسسین» یا «مدیران» استفاده شده است. «صادق درودگر» رییس کنونی سازمان اقتصادی لیگ فوتبال ایران، «محمود اسلامیان» عضو هیات‌رییسه فدراسیون فوتبال و مشاور ارشد رییس سابق این فدراسیون و از همه جالب‌تر «اسماعیل خلیل‌زاده کلنگستانی» عضو و رییس هیات مدیره باشگاه استقلال به‌عنوان نخستین مدیران این سازمان معرفی شده‌اند.

شرح وظایفش، دربرگیرنده تمامی تخلفات ممکن برای فدراسیون فوتبال ایران است. شرکت «گروه اقتصادی فدراسیون فوتبال» با شرح وظایفی که برای خود در زمان تاسیس و ثبت رسمی آن تعریف کرده، تمامی دارایی‌های فوتبال ایران را به‌صورت کامل و انحصاری می‌بلعد. دقت کنید؛

«انجام کلیه خدمات امور مربوط به عقد قرارداد‌های مربوط به حامی مالی و برندینگ، فعالیت‌های محیطی در ورزشگاه‌های محل برگزاری فوتبال، تولید محتوا، شبکه‌های ارزش‌افزوده تخفیف و اعتباری فروشگاه‌های فیزیکی و مجازی (اقلام هواداری و مصرفی، رفاهی و تفریحی، پزشکی و خدماتی) باشگاه هواداران وفادار و هواداری فوتبال، اپلیکیشن‌ها در حوزه فوتبال و کمک‌های هواداری، اسپانسری توپ، البسه و تجهیزات مربوط به حوزه فوتبال، چمن طبیعی و مصنوعی، فعالیت‌های محیطی محوطه و پیرامون دور زمین فوتبال در قالب مقررات فدراسیون و سازمان لیگ، تولید محصولات با برند فدراسیون، کالا‌ها یا نماد فوتبال و بالون محصولات مجاز طبق قوانین و مقررات، بهره‌برداری از عناوین خاص حامی، حامی رسمی و ویژه لیگ به‌منظور جذب اسپانسر، قرار دادن استند معرفی حامی مالی در محوطه ورودی ساختمان لیگ فوتبال، کلیه فضا‌های فعالیت‌های محیطی مربوط به جایگاه و مراسم و برنامه اهدا کاپ قهرمانی لیگ برتر و جام حذفی و سوپر لیگ‌ها، سامانه پیامکی و باشگاه وفاداری هواداران سازمان لیگ فوتبال و یا حمایت از لیگ فوتبال باشگاهی کشور، برگزاری مراسم‌ها، همایش‌ها و کارگاه‌های آموزشی سازمان لیگ، حضور چهره‌های فوتبالی بین‌المللی و تیم‌های صاحب‌نام خارجی برای حضور و برگزاری مسابقات، انتخاب برترین‌های هر هفته مسابقات لیگ برتر و دسته اول باشگاه‌های کشور و اهدای جوایز به آن‌ها از سوی اسپانسر‌ها، انتخاب برترین تماشاگران با پیشنهادهای فرهنگی و انتخاب برترین تماشاگران با شرکت در مسابقات گفت‌وشنود هواداری در سایت سازمان.»

در حقیقت فدراسیونی که مهدی تاج ریاست آن را برعهده داشت، حتی یک راه‌آب باریک برای از دست دادن یک ریال از درآمدهای ممکن در فوتبال ایران باقی نگذاشت.

به‌صورت نمونه، حتی پیامکی که شما به‌عنوان هوادار استقلال، پرسپولیس، تراکتورسازی یا سپاهان برای تیم‌های محبوب خود ارسال می‌کنید، زیر چتر این شرکت «هم» قرار خواهد گرفت. درصدی از آن در جیب مدیرانی می‌رود که این شرکت را به‌صورت غیرقانونی ثبت کرده‌اند.

پیش‌زمینه‌های مدیریت تاج

برای آن‌که کمی مدیریت استعماری مهدی تاج در فدراسیون فوتبال ایران را بهتر بشناسیم، باید دو تخلف ویژه او در قراردادهای حق پخش فوتبال ایران را مرور کنیم. اول، بخشیدن حق پخش تلویزیونی فوتبال ایران به سازمان صداوسیما و دوم، قرارداد غیرقانونی فدراسیون فوتبال با «موسسه فرهنگی دیجیتال رسانه گستر فراکاو» در آبان‌ ۱۳۹۸.

دومین قرارداد به این لحاظ غیرقانونی بود که فدراسیون فوتبال، بدون فراخوان و اعلام مناقصه، اقدام به واگذاری حق پخش مجازی رقابت‌های فوتبال ایران را شرکتی کرد که یکی از زیرمجموعه‌هایش سایت «ورزش سه» است. همان زمان سایت «ورزش سه» به‌عنوان مهم‌ترین حامی رسانه‌ای مهدی تاج، با تیتر «گام بزرگ به سمت استانداردهای فیفا» به استقبال این قرارداد رفت و مدعی شد که این عقودت، خطری را متوجه ممنوعیت صداوسیما برای حق پخش تلویزیونی نخواهد کرد. مسلما این عقودت که رقم آن حتی در برگه قرارداد هم ذکر نشده بود، مهدی تاج و فدراسیونش را بیش از قبل زیر سایه حمایت دو رسانه صداوسیما و این سایت قرار داد.

هیچ نهاد نظارتی یا قضایی هم به این اتفاق ورود نکرد. فدراسیون فوتبال ایران پیش‌ و پس از چنین قراردادهایی و در ناپدید کردن قریب به ۷۰ میلیارد از درآمدهای خود از فیفا، از هرگونه حسابرسی در امان بود.

تضادهای قانونی با تمام قوانین و اساسنامه‌ها

گروه اقتصادی فدراسیون فوتبال از دو عضو کنونی فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ و یک مدیر بالارتبه باشگاهی ایران تشکیل شده است. قوانین فدراسیون جهانی فوتبال هرگونه «تداخل منافع» مدیران، مربیان، کارگزاران و بازیکنان فوتبال باهم در فضایی خارج از چارچوب‌های فوتبال را به‌شدت ممنوع می‌کند.

دلیلش، تلاش برای جلوگیری از «مچ ‌فیکسینگ» یا به عبارتی جلوگیری از تبانی‌های احتمالی است. شراکت‌های اقتصادی مدیرانی که باهم تضارب منافع دارند در فدراسیون جهانی فوتبال ممنوع شده تا از «پول‌شویی»، «تبانی» و «ایجاد باندهای شرط‌بندی» جلوگیری شود.

به‌صورت نمونه، «هربرت هاینر» مدیر باشگاه بایرن‌مونیخ با «فریتز کلر» رییس فدراسیون فوتبال این کشور، نمی‌توانند در یک شرکت اقتصادی و موازی با فدراسیون فوتبال آلمان سهیم باشند. در صورتی اثبات چنین شراکتی، به‌صورت قطع با دولت آلمان با هر دو مدیر برخورد قضایی و فدراسیون جهانی فوتبال نیز فوتبال آلمان را در آستانه محرومیت‌های جدی قرار خواهد داد.

یعنی حضور اسماعیل خلیل‌‌زاده به‌عنوان ارشدترین مقام ماه‌های اخیر باشگاه استقلال در کنار دو مدیر بالارتبه فدراسیون فوتبال غیرقانونی است.

اما صادق درودگر و محمود اسلامیان هم برای راه‌اندازی این شرکت منع قانونی دارند. مدیرانی که در فدراسیون فوتبال یا سازمان لیگ یک کشور فعالیت می‌کنند، اجازه ایجاد بنگاه‌های تجاری مستقل که به‌صورت موازی با فدراسیون‌ همکاری می‌کند را ندارند. همچنین این مدیران از هرگونه فعالیت‌ با بنگاه‌های شرط‌بندی هم منع شده‌اند. همکاری اقتصادی با شرکت‌های تجاری و اسپانسرهای فدراسیون‌های عضو فیفا به‌صورت مستقل ممنوع شده است. دلیلش بازهم به احتمال تبانی در قراردادها برمی‌گردد.

اما مهم‌ترین سوال اینجاست که وقتی هم فدراسیون فوتبال و هم سازمان لیگ فوتبال ایران، در چارت اداری خود «کمیته اقتصادی» را تعریف کرده‌اند چرا باید یک شرکت «موازی» به درآمد بیش از ۳۰ میلیارد تومان در ماه این فدراسیون ورود پیدا کند؟

در اساسنامه فدراسیون فوتبال، هیچ امکانی برای تشکیل سازمان‌هایی با این عناوین وجود ندارد. فعالیت تیم‌های ملی طبق ماده ۴۳ اساسنامه باید زیر نظر کمیته فنی انجام شود و فعالیت‌های اقتصادی فدراسیون نیز مطابق ماده ۵۳ این اساسنامه به‌صورت کامل در اختیار کمیته بازاریابی است.

برای درک بهتر، سراغ فدراسیون جهانی فوتبال رفتیم. برای فیفا نوشتیم که «فدراسیون فوتبال ایران طی ۱۰ سال گذشته چنین نهادهای خصوصی موازی را برای اداره لیگ برتر ایران، فوتسال و تیم‌های ملی راه‌اندازی کرده است. حالا هم به نظر می‌رسد جدیدترین نهاد خصوصی وظیفه هماهنگی و همکاری مستقیم با «سازمان اقتصادی» را برعهده دارد؛ یعنی وظیفه تامین بودجه و تامین اسپانسرهای مالی. کاری که پیش‌ازاین توسط اداره بازاریابی و کمیته خود فدراسیون انجام می‌شد. همین‌طور باید تاکید کنم که اعضای این شرکت خصوصی، اشخاصی حقیقی با مسئولیت‌های موازی اعضای هیات مدیره فدراسیون هستند. همه آن‌ها نزدیکان رئیس پیشین فدراسیون فوتبال یعنی مهدی تاج به‌حساب می‌آیند.»

از فیفا خواستیم به ما بگوید که آیا این شرکت به‌صورت قانونی ثبت‌شده و آیا اعضای آن حق فعالیت هم‌زمان موازی در فدراسیون و باشگاه‌ها را هم دارند؟

پاسخی که فدراسیون جهانی فوتبال داد کوتاه بود. آن‌ها از ما خواستند «اساسنامه فدراسیون جهانی فوتبال» را مرور کنیم.

مرور نسخه جدید اساسنامه فدراسیون جهانی فوتبال و پیدا کردن فکت‌های جدید، یک روز زمان برد و «ایران‌وایر» به یک پاسخ روشن رسید. آنچه به دست آوردیم و برای فدراسیون جهانی فوتبال نوشتیم برای شما، پاسخ نهایی خواهد بود.

استیصال فدراسیون جهانی فوتبال

دوست عزیز.

شما از من خواسته بودید برای اطلاعات بیشتر در مورد تعهدات فدراسیون‌های عضو، به اساسنامه فیفا مراجعه کنم. من در حقیقت اساسنامه‌ فیفا را پیش از نگارش نخستین ایمیل، مطالعه کرده بودم. نکته ویژه برای من، ماده «۱۵.i» بود که در آن به‌وضوح یکی از تعهداتی فدراسیون‌های عضو را شرح می‌داد. ماده‌ای که تیتر آن «برای جلوگیری از تضاد منافع در تصمیم‌گیری» است.

این مورد (ماده ۱۵.i) یکی از موارد بسیار جدی بود که فدراسیون ایران طی سال‌های گذشته آن را نقض کرده است.

سوال من ساده بود و حالا ساده‌تر می‌پرسم که آیا ثبت یک شرکت موازی، با حضور اعضای فدراسیون فوتبال و یک کارگزار از باشگاه‌های فوتبال ایران، می‌تواند نقص کننده این بند از اساسنامه شما باشد؟

درعین‌حال لازم است به موارد زیر اشاره کنم؛

اول این‌که من می‌توانم از پاسخ شما این‌گونه فرض كنم كه تأسیس یك سازمان اقتصادی موازی فدراسیون فوتبال ایران، كه سهامداران آن مدیران خود فدراسیون هستند، مطابق ماده «۱۵.i» اساسنامه فیفا، مصداق بارز نقض «تضاد منافع» است.

دوم این‌که اگر فرض من اشتباه باشد، لطفا در اولین فرصت به من اطلاع دهید؛ زیرا من در حال نوشتن گزارشی هستم و مسلما گزارش خود را براساس این فرض مهم پایه‌گذاری می‌کنم. یعنی به وجود آمدن شکافی در تضاد منافع.

سوم این‌که اگر من پاسخی از فدراسیون جهانی دریافت نکنم، می‌توانم این فرضیه را برای خودم متصور شوم که اقدام فدراسیون با ماده موردنظر اساسنامه فیفا در تضاد کامل است.

چهارم این‌که اگر من را مجددا به اساسنامه فیفا ارجاع دهید، برای من روشن خواهد شد که شما تایید می‌کنید که دستاوردهای من از تحقیق مجدد روی اساسنامه فیفا دقیق بوده و فدراسیون عضو شما، دچار تخلف از بند موردنظر شده است.

لازم است یادآوری کنم که پیش‌ازاین هم در سال ۲۰۱۱ شرکتی موازی با همین مختصات ولی با حدود ۵ عضو راه‌اندازی شده بود. می‌توانم به‌صورت روشن به اعتراض «علی کریمی» بهترین بازیکن سال ۲۰۰۴ آسیا در یک برنامه تلویزیونی در فوریه سال ۲۰۱۸ اشاره کنم که به ناپدید شدن پول‌های فدراسیون فوتبال ایران توسط این شرکت‌ها اعتراض داشت.

من مشتاقانه منتظر دریافت پاسخ شما هستم.

ساعاتی بعد، پاسخی از فدراسیون جهانی فوتبال رسید؛ «دوست عزیز؛ ما با مهربانی و احترام، شما را به همان پاسخ قبل ارجاع می‌دهیم.»

این یعنی تایید بند چهارم پیام ما برای فدراسیون جهانی فوتبال؛ فدراسیون فوتبال و مهدی تاج، به‌صورت کاملا غیرقانونی، شرکتی را برای مصادره درآمدهای فدراسیون فوتبال ایران تاسیس کرده‌اند. فیفا به دلیل معذوریت‌های مشخص، قادر به تایید قطعی این مورد نیست. اگر تاییدش کند، باید بلافاصله با مهدی تاج و فدراسیون فوتبال به‌عنوان دو عضو زیرمجموعه‌ خود وارد چالش شود. اگر تاییدش نکند، اساسنامه خود را به‌صورت کامل نادیده گرفته است.

شرکت چرا ثبت شد؟

مهدی تاج هر آنچه در فوتبال ایران بود را به‌صورت یکجا و البته نامحدود می‌خواست. او دو بار با نامه‌نگاری‌های محرمانه‌اش با فیفا، ایران را در آستانه تعلیق قرار داد.­ اولی به دلیل دستور منع به‌کارگیری بازنشسته‌ها و دومی پس از استعفایش از ریاست فدراسیون فوتبال.

شرکت موردنظر و ابدی، تمامی درآمدهای قطعی فوتبال ایران چه در زمینه ملی و چه در بعد باشگاهی را در انحصار خودش درمی‌آورد. پس با جدایی تاج از فدراسیون، او بازهم صاحب درآمدهای اصلی فوتبال ایران خواهد بود. از پیامکی که شما به سامانه‌های هواداری می‌زنید تا فروش البسه و آگهی‌های محیطی و حق پخش تلویزیونی، همگی در ید قدرتش خواهد بود. رییس بعدی فدراسیون فوتبال هرکه باشد، پولی در بساط نخواهد داشت.

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates