علی سلطانیفر؛ آقازادهای با ردپای فساد و ویرانی
ایران وایر: «مسعود سلطانیفر»، وزیر ورزش و جوانان ایران جملهای دارد که آن را در مورد گریز و مهاجرت گسترده ورزشکاران ملی ایران به زبان آورده بود. او بهمن سال ۱۳۹۸ به خبرنگاران گفت: «ورزشکاران مهاجر، فرزندان ایران و نظام هستند.»
وزیر ورزش و جوانان البته تاکید کرده بود که شخصا در قبال موضوع مهاجرت ورزشکاران بههیچعنوان بیتفاوت نیست.
شاید اگر او قبول میکرد که درآمد فقط یکی از شرکتهایی که فرزندش، «علی سلطانیفر» رییس، مدیرعامل یا عضو هیات مدیره آنها است را به تمام ملیپوشها، ورزشکاران و داورانی که از ایران کوچ کردهاند اختصاص دهد، نه تنها وضعیت مالی آنها به جایی نمیرسید که رخت کوچ ببندند که شاید در مدتی کوتاه، خودشان کارآفرین میشدند.
اما شاید میان فرزند واقعی مسعود سلطانیفر و ورزشکارانی که آنها را فرزند ایران و نظام خوانده است، تفاوتهایی هست.
علی سلطانیفر کیست؟
نام علی سلطانیفر در جامعه سیاسی ایران وقتی مطرح شد که تصمیم گرفت به عنوان یک «آقازاده»، سر از مجلس شورای شهر تهران درآورد؛ همان ساختمانی که پدرش حد فاصل شهریور تا بهمن سال ۱۳۹۲ در آن به عنوان نماینده اصلاحطلب مردم تهران مشغول به کار بود. در نهایت هم البته رد صلاحیت شد.
روز نامنویسی در انتخابات، دو چهره سرشناس ورزشی او را همراهی میکردند؛ «حسن رنگرز» و «بهداد سلیمی».
مزد این همراهی را هم گرفتند. حسن رنگرز در وزارتخانه تحت مدیریت پدر علی سلطانیفر، سرپرست دفتر توسعه آموزشهای پایه و استعدادیابی است. سال گذشته خورشیدی هم بهداد سلیمی به عنوان عضو هیات رییسه هیات وزنهبرداری مازندران منصوب شد.
جالب اینجا است که هر دو در یک روز و همزمان به عنوان مشاور رییس کمیته ملی المپیک منصوب شدند.
اما جامعه ورزش ایران علی سلطانیفر را با یک ویدیوی زننده میشناسد. شهریور سال ۱۳۹۶، «مازیار ناظمی»، رییس وقت روابط عمومی وزارت ورزش و جوانان در حال تهیه ویدیویی از حال و هوای اطرافیانش پیش از بازی «پرسپولیس» در لیگ قهرمانان آسیا بود. در بخشی از این ویدیو، علی سلطانیفر، باشگاه «استقلال» را تمسخر میکرد.
رفتار علی سلطانیفر واکنشهایی را به همراه داشت. هواداران استقلال موفقیتهای باشگاه پرسپولیس و ناکامیهای تیم خود را به همین ویدیو و دلبستگیهای رنگی پدر و پسر ربط دادند. اما در حقیقت، ردپای علی سلطانیفر حتی در نگونبختیهای پیش و پس از پرسپولیس هم دیده میشود.
علی سلطانیفر متولد سال ۱۳۶۸ است؛ یکی از همان نسل و دههای که «اسحاق جهانگیری»، معاون رییسجمهوری آنها را «معضل جامعه» خوانده و گفته بود: «دهه شصتیها هرکجا پا گذاشتند، مشکل درست کردند.»
اما آقازاده وزیر ورزش و جوانان از اوایل دهه ۸۰ تاکنون نه تنها مشکلی درست نکرده که حتی برای خانوادهاش درآمدزایی هم کرده است؛ البته اندکی با رانت پدرش.
چتر گسترده اقتصادی در سراسر کشور
علی سلطانیفر را باید با شرکایش شناخت، نه با شرکتهایش. او در زمینه قند و شکر، ساخت و ساز مسکن، واردات و صادرات فولاد و همینطور بخشهای وسیعی از گردشگری فعالیت میکند اما شرکایش مهمتر هستند.
«غلامحسین تکفلی»، نماینده حوزه مشهد و کلات در ششمین دوره مجلس شورای اسلامی و همینطور فرماندار سابق شهر «قائنات»، یکی از این شرکای اقتصادی علی سلطانیفر است.
شرکتی به نام «توسعه و عمران فردوس» با محوریت ساخت و ساز مجتمعهای مسکونی و اداری، دو عضو بلندپایه در هیات مدیرهاش دارد که یکی غلامحسین تکفلی است و دیگری علی سلطانیفر. این شرکت در زمینه انبوهسازی، به صورت مستقیم با صندوقهای مسکن شرکتها یا موسسات دولتی و غیردولتی همکاری میکند؛ مثلا با «شرکت تعاونی مسکن کارکنان ایرانگردی و جهانگردی» که هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم زیرنظر علی سلطانیفر اداره میشود.
ارتباطش را میتوان در شرکتی به نام «سرمایهگذاری سفر کارت ملی» که علی سلطانیفر از سال ۱۳۹۴ و به درخواست پدرش عضو هیات مدیره آن شد، یافت. چرا؟ چون همان روزها، مسعود سلطانیفر رییس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری ایران بود.
غلامحسین تکفلی دقیقا همسن مسعود سلطانیفر، پدر علی است. او طی سالهای اخیر نه تنها در زمینه واردات و صادرات شیشه و فولاد فعالیتهای اقتصادی مشخصی کرده است که حتی یکی از مدیران با سابقه سازمان میراث فرهنگی و گردشگری هم محسوب میشود.
وقتی یکی از شرکای شما، هم نمانیده مجلس باشد، هم انبوهساز، هم در واردات و صادرات شیشه و فولاد دستی ببرد و هم در سازمان میراث فرهنگی نقش بازی کند، شما هم احتمالا وسوسه میشوید که دایره فعالیتهایتان را گسترش دهید! پس طبیعتا با «محمدتقی مقدم فرد»، عضو هیأت رییسه «اتاق بازرگانی» زنجان و شریک سابق «مهدی تاج» در «شرکت فولاد مبارکه» و «فولاد متیل» آغاز به همکاری خواهید کرد.
همکاری علی سلطانفر با محمدتقی مقدمفرد به شرکتی برمیگردد که بیشتر شبیه به یک حیاط خلوت است؛ «شرکت صنعت فولاد آلیاژی دماوند».
زمانی که علی سلطانیفر به همراه محمدتقی مقدمفرد این شرکت را بنا کرد، فقط ۲۰ سال سن داشت. از ماهیت این شرکت اطلاعات دقیقی در دست نیست. سالها خودش را به عنوان زیر مجموعه «فولاد مبارکه سپاهان» معرفی میکرد اما سال ۱۳۹۴ علی سلطانیفر شخصا وظیفه انحلال آن را برعهده گرفت.
تا اینجا، آقازاده وزیر ورزش و جوانان را فعال در حوزههای ساخت و ساز، صادرات فولاد و فعال در تعاونیهای مسکن شناختیم. اما ماجرا آن جا جالب میشود که بدانیم وقتی علی سلطانیفر فقط ۱۹ سال سن داشت، به عضویت هیات مدیره «شرکت تعاونی مسکن کشت و صنعت امام خمینی» در آمده بود. دو سال بعد اما به دلیل آنچه دشواری برای حضور در جلسات هیات مدیره خواند، استعفا داد.
با این حال، او همچنان با «شرکت توسعه و عمران فردوس» به عنوان عضو بلندپایه هیات مدیره حضور دارد؛ شرکتی که یکی از اعضای هیات مدیرهاش همان غلامحسین تکفلی، نماینده سابق مجلس است و در زمینه قطعات خودرو و واردات ابزارآلات شرکتهای خودروسازی فعالیت میکند.
بخشی از قطعات خودروهایی که شما سوار میشوید، توسط فرزند مسعود سلطانیفر، وزیر ورزش و جوانان ایران وارد کشور شده است.
پسر کو ندارد نشان از پدر
مسعود سلطانیفر ورزشکاران مهاجر را فرزندان ایران نامید اما هرگز حاضر نشد از رانتهای خود برای ورزشکاران المپیکی، پارالمپیکی و حرفهای کشور هزینه کند. با این حال، پسرش طبق اسناد و مدارک، عضو هیات مدیره زیانآورترین پروژه تاریخ سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور است؛ «سفر کارت ملی».
شرکت سفر کارت ملی زیر مجموعه سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور است که خودش را جامعترین مرجع گردشگری کشور معرفی میکند. مسعود سلطانیفر زمانی که ریاست این سازمان را در دست داشت، پسرش را به عضویت هیات مدیره آن درآورد.
اولین حرکت فرزندش چه بود؟ رایزنی با «محمد رویانیان»، مدیرعامل وقت باشگاه پرسپولیس برای امضای تفاهمنامه همکاری با این باشگاه و استفاده از برند آن.
مهر سال ۱۳۹۲، محمد رویانیان در نشستی مشترک با «بابک زنجانی»، مدعی شد که «آژانس مسافرتی باشگاه پرسپولیس» را راهاندازی خواهد کرد. این یکی از وعدههای مدیرعامل وقت باشگاه پرسپولیس بود؛ مانند آنچه در مورد تاسیس «دانشگاه پرسپولیس»، تخصیص کارت سوخت به بازیکنان و هواداران و البته ایجاد تسهیلات برای دارندگان «کارت هواداری» میگفت.
علی سلطانیفر پیش از آن که پدرش به ورزش بچسبد، به ورزش نزدیک شد اما پس از آن در قراردادهای بسیاری نقش داشت. مهمترین آنها، قرارداد مشکوک باشگاه پرسپولیس با «شرکت آتیه داده پرداز» است. خبرگزاریهای «فارس» و «بانک ورزش» به صراحت از نقش علی سلطانیفر و دستور مستقیم مسعود سلطانیفر در انعقاد این قرارداد که به شکلی انحصاری، تمامی درآمدهای باشگاه پرسپولیس را میبلعد، خبر داده بودند.
با این همه، نمیتوان نقش او را در باشگاه استقلال هم نادیده گرفت؛ مردی که هم صادرات فولاد میکند، هم قطعات خودرو به ایران میآورد، هم انبوهساز است، هم رویای شورای شهر تهران را دارد، هم با شرکتهای کشت و صنعت فعالیت کرده است و حتی در قرارداد «وینفرد شفر»، سرمربی سابق استقلال هم دست برده بود.
اردیبهشت سال ۱۳۹۸، خبرگزاری «تابناک» از دست داشتن مسعود سلطانیفر، وزیر ورزش و جوانان ایران در قرارداد وینفرد شفر خبر داد. در این گزارش به دخالتهای علی سلطانیفر در قرارداد سرمربی آلمانی هم اشاره شد.
در مورد یکی از مهمترین آقازادههای ورزش ایران میگویند که نفوذی مثالزدنی روی برخی از رسانههای دارد.
شهریور سال ۱۳۹۷، «خبرآنلاین» به نقل از مجله «دنیای ورزش» چاپ تورنتو نوشت: «درباره علی البته میگویند او به رغم انتقادهایی که میشنود، خیلی هم در کار ورزش دخالت نمیکند و فقط گهگاه توصیههای دوستان فوتبالی یا ورزشی را برای پدرش میگوید؛ مثلا خیلیها توصیه الگوسازی مدل موفق مربی خارجی در استقلال که بر گرفته از الگوی جواب گرفته در پرسپولیس بود را حاصل همین راهنماییها میدانند. ولی با این وجود، او سعی کرده است دور از ورزش باشد.»
سوال اینجا است که اگر علی سلطانیفر دخالتی در قرارداد وینفرد شفر نداشت، چهگونه پدرش حکم به قراردادی داد که باشگاه استقلال را میتواند در آستانه ورشکستگی قرار دهد؟
علی سلطانیفر را میتوان مهمترین مرد سایه ورزش ایران دانست. همان طور که «مجید روحانی»، فرزند رییسجمهوری ایران در بقای «کارلوس کیروش»، سرمربی وقت تیم ملی فوتبال کشور بیشترین نقش را بازی کرده بود، علی سلطانیفر در مهمترین قراردادهای باشگاههای فوتبال ایران نقش کلیدی را بازی میکند.
پیام برای این مطلب مسدود شده.