ازدواج ۹هزار کودک در تابستان؛ فاجعهای که قانونگذار آنرا مبارک میداند
ایران وایر: تازهترین گزارش «مرکز آمار ایران» نشان میدهد که در تابستان سال ۱۳۹۹، ۹هزار و ۵۸ دختر در بازه سنی ۱۰ تا ۱۴ سال ازدواج کردهاند. این گزارش که ۱۲ بهمن، همزمان با آغاز جشنهای پیروزی انقلاب ایران منتشر شده، آمار طلاق مربوط به کودکان در همین رده سنی را ۱۸۸ مورد ذکر کرده است.
***
ازدواج کودکان، بهويژه کودکان دختر در سالهای اخیر به یکی از موضوعات مناقشه برانگیز تبدیل شده است. برخی نمایندگان زن در دورههای مختلف مجلس شورای اسلامی تلاش کردند با تغییر سن ازدواج در قوانین ایران، از این اتفاق جلوگیری کنند؛ تلاشی که یا با مقاومت سایر همکارانشان مواجه شد و یا سنگاندازیها و مخالفتهای چهرههای مذهبی تندرو و روحانیون، آن را ناکام گذاشت.
«سمانه سوادی»، حقوقدان و فعال حقوق زنان در پاسخ به این پرسش که چرا چنین رویداد غمانگیزی همچنان با اصرار برای انجام از سوی قانونگذار روبهرو است، به «ایرانوایر» میگوید: «شما ازدواج کودکان را یک اتفاق غمانگیز میدانید اما باید بگویم که از نظر قانونگذار، ازدواج یک دختر حتی وقتی ۹ سال دارد، نه تنها غمانگیز نیست که بسیار اتفاق فرخندهای به شمار میآید.»
به گفته این حقوقدان، قانونگذاری که قوانین ازدواج را برگرفته از شرع وضع میکند، موضوع ازدواج دختران را به یک روایت از امام صادق ارجاع میدهد که گفته پدری سعادتمند است که دخترش در خانه او حیض نبیند.
او در شرح این موضوع میگوید: «مشخص است که در صدر اسلام، دختران در سن پایینتری پریود میشدند. البته که در مورد صحت یا عدم صحت این روایات هم میشود بسیار مفصل بحث کرد اما درباره آن برداشتی از اسلام صحبت میکنیم که مبنای قوانین امروز ایران است.»
سمانه سوادی این مساله را نماد بارز همدستی قانون و مردسالاری با هم میداند و میگوید: «در تفکر مردسالارانه هم ازدواج آن امری است که موجب تکامل زن میشود و هرچه قدر دختری در سن کمتر ازدواج کند، از نظر این تفکر، زن بهتری است و این مساله ازدواج را مبارک میکند.»
برخی از مدافعان کودک همسری در دفاع میگویند مطابق آمار رسمی، تعداد طلاق رخ داده در برابر ازدواج کودکان در بازههای زمانی مشابه ناچیز است؛ به طور مثال، در سه ماهه دوم سال جاری در برابر بیش از ۹ هزار ازدواج، ۱۸۸ مورد طلاق ثبت شده است.
«حامد فرمند»، فعال حقوق کودکان در توضیح چرایی این مطلب میگوید: «بین ازدواج و طلاق عموما یک فاصله زمانی وجود دارد. اگر چه محتمل است که در همان سالی که ازدواج ثبت میشود، طلاق هم به ثبت برسد. فراموش نکنیم ما داریم درباره ازدواج زیر سن ۱۵ سال صحبت میکنیم. این ازدواجها معمولا در جوامع بسیار سنتی جامعه رخ می دهند؛ طبقهای که طلاق در آن بیشتر و شدیدتر به عنوان یک تابو و بدشگونی شناخته میشود.»
او به نداشتن آگاهی این قشر از جامعه، اعم از بزرگسالان و کودکان اشاره میکند و میگوید: «کودکانی که از سوی خانوادهها ناچار به پذیرش ازدواج در سن پایین میشوند، عموما از حقوق خود بیاطلاع هستند. از سوی دیگر، اگر مواردی هم باشد که صدای اعتراضشان را بلند کند، باز هم از سوی افراد نزدیک به خود در خانواده مجبور به تحمل شرایط میشوند. در نتیجه، طبیعی است که تعداد طلاق در این گزارش پایین باشد اما این هیچ ارتباطی به پایدارتر بودن ازدواجهای زودهنگام ندارد.»
فرمند با اشاره به موانع و مشکلات قانونی که حتی زنان بالغ در شهرهای بزرگ و با داشتن دانش و آگاهی، تحصیلات، شغل و منابع دیگر به آن برخورد میکنند، میگوید بسیار طبیعی است که در گزارش مرکز آمار یا هر گزارش رسمی دیگری، تعداد طلاق کودکان از ازدواج کودکی به مراتب کمتر باشد.
حامد فرمند با ابراز تاسف از شمار بالای ازدواج کودکی در چنین بازه زمانی کوتاهی میگوید: «هر چه قدر سن ازدواج کودکان پایینتر باشد، امر خشونتبارتری اتفاق افتاده و حقوق بیشتر از کودک نقض شده است. به خاطر این که سطح دسترسی این کودک به منابعی که میتوانسته موجب توانمندسازی او شود را کاهش داده است. حالا در نظر بگیرید بیش از ۹ هزار کودک تنها در سه ماه به این شکل از حقوق خود محروم شدهاند.»
هشدار ارقام و شرط بلوغ
«معصومه ابتکار»، معاون رییسجمهوری ایران در امور زنان و خانواده پیشتر گفته است که سالانه ۳۰ هزار ازدواج دختران زیر ۱۴ سال در کشور اتفاق میافتد.
حامد فرمند با اشاره به آمار ارایه شده از سوی ابتکار میگوید: «آخرین آماری که توسط خانم ابتکار مورد استناد قرار گرفته، در سال ۱۳۹۷ منتشر شده است و ما بعد از آن آماری نداریم. اما از همین رقم ارایه شده برای سه ماهه دوم سال میشود تخمین زد که چه عدد بزرگی در پایان سال خواهیم داشت؛ ارقامی که بسیار هشدار دهنده و نگران کننده هستند.»
برخی نمایندگان مجلس شورای اسلامی با مطرح کردن لایحه «منع ازدواج با کودکان»، تلاش کردهاند سن ازدواج را از آنچه در حال حاضر قانون میگوید، بالاتر ببرند. این تلاشها اما در برابر قدرت اظهارنظرهای مخالفان افزایش سن ازدواج ناکام ماندهاند.
یکی از جنجالیترین اظهارنظرها درباره ازدواج کودکان را «حسن رحیمپور ازغدی» که از او بهعنوان یکی از تئورسینهای نظام جمهوری اسلامی نام برده میشود، مطرح کرده است: «در اسلام برای ازدواج اصلا حد سنی نداریم. حتی در دوران دبستان هم میتوانند ازدواج کنند.»
رحیمپور ازغدی که از اعضای «شورای عالی انقلاب فرهنگی» است، باور دارد: «اسلام درباره رابطه دختر و پسر باز فکر میکند.»
او در دفاع از مقوله ازدواج کودکی میگوید: «اسلام میگوید بهمحض اینکه غریزه جنسی بیدار شد، حتی هنوز کامل هم بیدار نشده، ازدواج کنید. اصلا اسلام شرط بلوغ را هم برای ازدواج نگذاشته است.»
بر اساس شرع اسلام، سن بلوغ برای دختران ۹ سال و برای پسران ۱۵ سال تمام قمری است. مطابق قانون، ثبت ازدواج برای دختران کمتر از ۱۳ سال و پسران کمتر از ۱۵ سال، مشروط بر «اذن ولی به شرط مصلحت با تشخیص دادگاه صالح» است. اینها اما همه در مورد ازدواج دایم مورد توجه هستند.
مادربزرگهایی که در ۹ سالگی ازدواج کردهاند
سمانه سوادی میگوید: «فراموش نکنید همه اینها که گفتیم، تنها برای ثبت ازدواج است. ما مطابق فقه اسلامی، هیچ محدودیتی برای خواندن صیغه ازدواج نداریم؛ یعنی یک پدر بر اساس فقه اسلامی حتی نطفه دخترش را هم میتواند به عقد کسی دربیاورد؛ عقدی که از نظر اسلام صحیح است مگر در صورتی که دختر بعد از این که به صلاحیت رسید، بیاید و با صراحت بگوید که این عقد را قبول ندارم و نمیپذیرم.»
او به ازدواجهای از پیش تعیین شده برای دختران در برخی مناطق ایران اشاره میکند و میگوید: «این شیوه ازدواجها کمشمار هم نیستند. دختران در برخی مناطق ایران به همین شیوه ازدواج میکنند بدون اینکه در آمار ارایه شده در گزارشهایی نظیر گزارش مرکز آمار ایران لحاظ شوند. متاسفانه به دلیل عدم دسترسی این دختران به منابع آموزشی و عدم آگاهی، از اینکه میتوانند بعدها نسبت به ابطال این عقد اقدام کنند هم اطلاعی ندارند.»
«حسن نوروزی»، سخنگوی «کمیسیون قضایی» دهمین دوره مجلس شورای اسلامی، یکی از مخالفان سرسخت طرح مقابله با کودکهمسری بوده است. او در قرن ۲۱ در پاسخ به مدافعان این طرح گفته بود: «مادربزرگ خود من در ۹ سالگی ازدواج کرد و مشکلی هم نداشت!»
این روحانی تندرو و مذهبی نظر کارشناسان فقهی را در این مورد بر نظر پزشکان و روانشناسان ارجح دانسته بود.
سمانه سوادی در پاسخ به این پرسش که چرا تصمیمگیرندگان برای تغییر قانون، زنان و دختران امروز را با مقیاس زن دو یا سه نسل قبل میسنجند و مادربزرگهای خود را مثال میزنند، میگوید: «اساسا در نگاه مردسالار، حُسن زن، برخورداری از منابع نیست. دسترسی به منابع و داشتن دانش و آگاهی در این نگاه، ابزارهایی به حساب میآیند برای زن که از قالب و چهارچوب مورد تایید مردسالاری خارج شود. از این خروج عموما با تعابیری همچون بیحیایی و نداشتن زنانگی یاد میشود. اتفاقی که در تاریخ مردسالارانه افتاده، این است که از خودگذشتگی و فداکاری به زنان و مادران تحمیل شده است. اینکه زنان در کودکی ازدواج کنند و در خدمت همسر و فرزندان بسیار خود باشند، با عنوان گذشت و فداکاری به شکلی فریبکارانه فروخته شده است. این حُسن زنان محسوب شده است. برای همین هم ما کمتر صدای زنانی که در کودکی ازدواج می کنند و بچهدار میشوند را شنیدهایم.»
حامد فرمند اما در این میان به نکته تکان دهندهای اشاره میکند: «فراموش نکنید که بخش اعظم این ازدواجها، ازدواج دختران ۱۰ تا ۱۴ سال با مردان بالغ و بزرگسال است. بنابراین، مناسبات قدرتی شکل میگیرد که کودک در آن از توان لازم و متناسب برای دفاع از خودش در برابر ناهنجاریهای احتمالی، خشونتها، تجاوزها در بستر زناشویی و غیره برخوردار نیست.»
پیام برای این مطلب مسدود شده.