29.05.2021

علل و نتایج رای‌ندادن و تحریم انتصابات

متین زیر برگفته از رشتوی مجید توکلی است: پیش‌تر درباره علل رای‌ندادن مطلبی نوشته بودم که نیاز بود در قسمتی تکمیلی به نتایج آن هم پرداخته شود. البته با توجه به تحولات اخیر نیاز کمتری به چنین مطلبی است. باوجوداین با برخی ملاحظات و تغییرات در رشته‌توییت زیر به برخی نکته‌ها پرداخته شده است./۱

علاوه‌بر علت‌های رای‌ندادن نیاز است که به معنا و نتیجه‌ی رای‌ندادن هم پرداخته شود. البته به‌ازای هر علت برای رای‌ندادن، می‌توان یک معنا و نتیجه را هم در نظر گرفت. اما مشروعیت‌زدایی از قدرت و تغییر مرجعیتِ سیاسی و اجتماعی از مهمترین پیامدهای رای‌ندادن است/۲ https://t.co/QacaUrNxpU
رای‌دادن و مشارکت در انتخابات مانع اصلی تغییرات فرهنگی در جامعه است و فاصله‌ی عرف و باورهای مردم با قانون را زیاد کرده است. رای‌دادن در این چند دهه در ساختار سیاسی ج.ا منجر به تثبیت و تقویتِ خودی‌ها و درنتیجه طرد و حذفِ غیرخودی‌ها و فرودستان شده است./۲

همچنین رای‌ندادن یک کنشِ اخلاقی و مسئولیت شخصی است و می‌تواند بی‌نیاز از نتیجه‌های دیگر باشد. رای‌ندادن دربردارنده‌ی مجموعه‌ای از پیام‌ها و مجموعه‌ای از امکان‌هاست که با تمرکز بر هریک از این پیام‌ها یا بهره‌گیری از هریک از امکان‌ها هم می‌توان معنا و نتیجه‌ی رای‌ندادن را فهمید./۳

پیامِ رای‌ندادن می‌تواند بیانِ نارضایتی عمومی و تأکید بر گسترش و شدتِ این نارضایتی، معرفی یا تثبیتِ یک آگاهیِ جدید مانند تأکید بر آگاهیِ دردمندانه‌ی پس از آبان و پیشرفتِ گفتمانِ دادخواهی در جامعه، شکل‌گیری یک همبستگی بین مخالفانِ وضع موجود، تن‌ندادن به انتخاباتِ غیرآزاد،…/۴

… تاثیرنپذیرفتنِ مردم از رسانه‌های رسمی و پروپاگاندای مسلط، رویگردانی از همه عاملان مصیبت امروز (اصلاح‌طلب+اصولگرا) و ناامیدی از همه‌ی کسانی که در خدمتِ این سیستم بوده‌اند و حتی تنبیه و رسواسازی آن‌ها باشد. البته امکا‌ن‌هایی که این رای‌ندادن ایجاد می‌کند، اهمیت بیشتری دارد./۵

مشروعیت‌زدایی و مرجعیت‌زدایی که مهمترین نتایج رای‌ندادن است نیز در چارچوبِ امکان‌ها قرار دارد و بسیاری امکان‌های دیگر مانند دلگرم‌شدنِ کسانی که می‌توانند نارضایتی را به اعتراض واقعی و سراسری تبدیل کنند و جلوگیری از چهره‌سازی و گفتمان‌سازی حداقل‌خواهیِ استمرارطلبانه و …/۶

… همچنین تقویت جنبش‌های اجتماعی و توسعه‌ی آن به صورت‌های جدیدی چون جنبش‌های فراخوان‌محور (ناجنبش‌ها) و جنبش‌های برنامه‌گرای شبکه‌ای و بهره‌گیری از تدریج‌گرایی برای استفاده از نتایج کوچک برای پیشرفتِ جنبش و سیاستِ مردم‌گرا (خیابانی)؛ از دیگر موارد است./۷ https://t.co/gCzQ63OFMt

هریک از این پیام‌های رای‌ندان هم می‌تواند به یک امکان تبدیل شود؛ مثلاً فراوانی کسانی که فعالانه رای نمی‌دهند، می‌تواند این حرکت سلبی را به حرکتی ایجابی (همبستگی) تبدیل کند. اگر این رای‌ندادن در کمپین‌های اراده‌گرایانه و هدفمند باشد، این همبستگی و ایجابی‌بودن ملموس‌تر خواهد بود./۸

مرجعیت‌زدایی و تغییرِ نمایندگان گروه‌های اجتماعی و نمایندگی آگاهی و خودآگاهی (وجدان) جمعی و ملی از مهمترین پیامدهای رای‌ندادن است که در فرآیندِ پرسش و طرد (دادخواهیِ بی‌قدرتان) و براساس منطقِ شکست و شرایطِ امتناع؛ رسانه‌های رانتی و احزاب محفلیِ مدعی نمایندگی مردم را پس می‌زند./۹

مشروعیت‌زدایی در گروی غلبه‌ی خوانشِ (روایتِ) رادیکال از رای‌ندادن است و می‌تواند با تأکید بر فریب‌خوردگی پیشین، شرمنده‌سازی گروه‌های انتخابات‌گرا، اعتراض به عادی‌سازیِ نادرستی‌ها، و بی‌معناییِ تحمل‌پذیربودنِ وضعیتِ فاجعه‌بار کنونی؛ هم قدرت و هم مشارکت‌کنندگان را هدف بگیرد./۱۰

منطقِ شکست، شرایط امتناع را نشان می‌دهد و هرچه امور بد، کمتر ممکن باشد؛ امید بیشتری برای رسیدن به روزهای بهتر وجود دارد. مشروعیت‌زدایی، سازوکارِ ارعاب و سرکوب را تضعیف می‌کند و همزمان حساسیت داخلی و حساسیت خارجی نسبت به رفتارهای قدرت را افزایش می‌دهد./۱۱ https://t.co/svL4YCGyeI

مرجعیت‌زدایی از عرصه رسمی سیاست، بازشدن عرصه‌ی مردمی است. خیابان روشن می‌شود و چراغ‌های احزاب محفلی و رسانه‌های رانتی خاموش می‌شود. برای‌همین شکست‌خوردگانِ رای‌جمع‌کنی و تبلیغِ انتخابات، این‌روزها به تکاپو افتاده‌اند و به مردم حمله می‌کنند تا از اقرار به اشتباه‌شان طفره بروند./۱۲

آن‌ها خیابان را زمین بازی خودشان نمی‌دانستند و معتقد بودند که خیابان به ویرانی و خرابی می‌رسد و برای حمله به خیابان همیشه دوگانه‌ی آشوب و اعتراض می‌ساختند و معترضان را آشوب‌طلب، کرکس و فاشیست می‌نامیدند. ولی اکنون مردد و با ترس‌لرز درپیِ مصادره‌اند./۱۳ https://t.co/Y1HWbGIYf3

آن‌ها همیشه می‌گفتند که باید به انتخابات با همه بدی‌هایش امید بست و فکر می‌کردند از دموکراسی همین صندوق رای را دارند. اما اینبار می‌گویند که رای نمی‌دهند. البته حاضر نیستند که رسواییِ تحلیل‌هایِ نادرستشان را بپذیرند و به‌خاطر مشارکت در فریب‌های چندساله شرمسار و عذرخواه شوند./۱۴

فرصت‌طلبان شکست خورده‌اند و مرجعیتشان را از دست داده‌اند. آن‌ها برای مصادره‌ی صدای بی‌قدرتان و جلوگیری از مرجع‌شدنِ صدای مردمِ دادخواه، سرکوب‌شده، تحقیرشده و حذف‌شده، به هر منتقد و مخالف حمله خواهند کرد. آن‌ها از توجه به صداهای دیگر هراس دارند و دست به هر اقدامی می‌زنند./۱۵

به بحث اصلی برگردیم. چالش اصلی برای رای‌گیری۱۴۰۰، جنبش دادخواهی است. مسئله‌ی اصلی در مناظره‌ها، کارنامه‌ی فاجعه‌بار دولت‌های پیشین خواهد بود و مسئله‌ی اصلی فعالان سیاسی و مخالفان، ارائه یک روایت و تفسیرِ قدرتمند از کاهش مشارکت مردم./۱۶

مثلاً در مورد تفسیر و روایت پذیرفته‌شده از کاهش مشارکت ممکن است که حتی کاهش بیش از ۳۰ درصدی آرا در وضعیتی از ضعف و سردرگمیِ مخالفان، صرفاً به کرونا یا کارنامه‌ی فاجعه‌بار دولت اصلاحی-اعتدالی یا رد صلاحیت چند نفر که حتی شانس کسب ۳-۴ میلیون رای هم ندارند، نسبت داده شود./۱۷

ولی در شرایطی دیگر و با یک تفسیر قدرتمند ممکن است که حتی کاهش ۱۰ درصدی آرا به مشروعیت‌زدایی از قدرت و شکل‌گیری یک آگاهی و نظمِ اجتماعیِ جدید منتهی شود. نظمی که به فهم درست از دموکراسی و زمینه‌سازی برای تغییر سیاسی منتهی می‌شود./۱۸ https://t.co/AswnLw0ti8

در مورد جنبش دادخواهی که بزرگترین و گسترده‌ترین علت کاهش مشارکت در این انتخابات است نیز باید توجه داشت که مسئله فقط استفاده از آگاهیِ دردمندانه مردم نیست. بلکه فراتر از آن تغییرِ حدودِ “نادرستی‌های مداراناپذیر” است. مردم خشمگین از فریبکاران بیش از جنایتکاران بیزارند./۱۹

به‌نظر می‌رسد با لیست نهاییِ کاندیداها، بهشتِ اصلاح‌طلبان قائم نمی‌شود و بد و بدتری وجود ندارد. اما در مناظره‌ها به کارنامه‌ی سراسر تباهی آن‌ها اشاره می‌شود (هرچه که می‌گویند، درست است و البته سراسر نادرستی است). اصلاح‌طلبان پس از برجاگذاشتن یک میراث شوم از قدرت “اخراج” شدند./۲۰

اصلاح‌طلبان رفتند ولی اصلاح‌طلبی و زبانِ رسوایش باقی خواهد ماند؛ حداقل‌خواهی، تدریجی‌گرایی، مقایسه با بدترین‌ها، فرار از پاسخگویی، ترساندن از سرنوشتِ عراق، سوریه، کره‌شمالی و ونزوئلا و انداختن مشکلات به گردن دشمنان و تحریم. پروپاگاندا بزرگ و فربه شده/۲۱ https://t.co/pJR0S8QoJB

آن‌ها که حتی به‌اندازه احمدی‌نژاد کارآمد نبودند تنها زبانِ توجیه‌گرانه‌شان را به اصولگرایان آموختند و شبکه‌ی پروپاگاندای ساخته‌شده‌شان را از این به بعد در خدمت کل سیستم قرار دادند./۲۲ درباره شکست اصلاح‌طلبان به این رشته‌توییت و مطالب پیوست‌شده‌اش توجه شود: https://t.co/1rpoiOx3qM

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates