جمع آرای باطله؛ پول، تفنگ و رسانه در نهاد قدرت
بیبیسی: پیروزی ابراهیم رئیسی همچنان در زیر سایه “آرای باطله” است.از یک سو حکومت تلاش میکند نسبت به پایین بودن مشارکت در انتخابات و بالا بودن درصد آرای سفید خود را بیاعتنا نشان دهد و از سوی دیگر در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی آمار مشارکت در انتخابات و آرای باطله در شهرهایی مثل تهران، کرج، اراک و همدان دست به دست میشود و ویدیویی از سخنان آیتالله خامنهای، رهبر ایران، مربوط به اردیبهشتماه ۱۳۸۰ بسیار دیده شده که میگوید “ننگ است برای حکومتی که در انتخابات ریاست جمهوریاش ۳۵ و ۴۰ درصد حائزان شرایط شرکت کنند”.
برای حکومت ایران که خودش را مردمی میداند شرکت نکردن بیش از ۵۱ درصد از مردم و نزدیک به ۴ میلیون رای باطله در انتخابات ریاست جمهوری بیسابقه است. دو سال پیش نیز شاهد مشارکت ۴۲ درصدی در انتخابات مجلس یازدهم بودیم و رکوردی که در تاریخ انتخابات مجلس برجا گذاشت.
سپرده حکومت در بانک مردم
میزان مشارکت در انتخابات همیشه به عنوان یکی از افتخارات حکومت ایران عنوان بوده و از حضور مردم در پای صندوق رای به عنوان بیعت با نظام یاد شده است.
در همین دوره هم دو روز قبل از انتخابات، آیتالله علی خامنهای اعلام کرد: “مشارکت پایین در انتخابات نشانه فاصله مردم از نظام است” اما در پیامی که پس از انتخابات منتشر کرد فقط نیمه پر لیوان آب را دید و آن را طبق رسم گذشته “حماسی و شورانگیز” خواند و اشارهای به نیمه خالی لیوان نکرد و ملت را “پیروز بزرگ انتخابات” دانست و حضور مردم را پاسخی به تبلیغات “رسانههای مزدور دشمن و وسوسهی خاماندیشان و بدخواهان” دانست.
رهبر حکومت ایران بارها مشارکت بالای مردم ایران در انتخابات را به رخ “دشمنان” و بخصوص غربیها کشیده، او در اول فروردینماه سال ۹۱ در مشهد با اشاره به انتخابات مجلس نهم در اسفندماه سال قبل، از مشارکت ۶۴ درصدی مردم استقبال کرد و گفت: “این مشارکت از متوسط انتخاباتهای مجالس دنیا، بالاتر است. در آمریکا متوسط رقم مشارکت در انتخابات کنگره، ۳۵ درصد است “.
همچنین او در اول فرودین ماه سال ۸۸ در مشهد، میزان حضور مردم در انتخابات را مثل سپردهگذاری در بانک دانست که در طول سال از سود آن بهره میبرند و میگوید هرچه این میزان بیشتر باشد سودش بیشتر است. با توجه به این گفته، آیا میتوان گفت با این میزان مشارکت نظام نمیتواند از سپردهای که در نزد مردم دارد سودی دریافت کند؟
آرای باطله و “شمارش اسکناسی آرا”
در انتخابات مرسوم است اگر نامزدی را بخواهند تحقیر کنند میگویند آرای فلان نامزد کمتر از آرای باطله بود یا خواهد بود اما این دور از انتخابات به شکلی رقم خورد که علاوه بر پایین بودن میزان مشارکت در انتخابات، آرای باطله بعد از رئیس جمهور منتخب، در مرتبه دوم قرار گرفت. آرای باطله براساس قانون انتخابات تعریف مشخصی دارد و بین آنها تفکیکی صورت گرفته است اما با توجه به آمار بیش از ۱۴ درصدی این آرا، ترکیب و دسته بندی آن نیز قابل ارزیابی و تحلیل است.
براساس ماده ۲۵ قانون انتخابات ریاست جمهوری بخشی از آرا که ناخوانا یا سفید است،از طریق خرید و فروش بدست آمده باشد، اسم رای دهنده درآن باشد و اسامی غیر نامزدها باشد حذف میشود ولی در شمارش آرا لحاظ میشود اما در ماده ۲۶ قانون انتخابات ریاست جمهوری یازده مورد و دو تبصره برای آرای باطله در نظر گرفته شده است که این آرا هم حذف میشود و هم در شمار رای دهندهگان محسوب نمیشود. آراء زائد بر تعداد تعرفه، آراء تکراری، رای دادن با شناسنامه دیگری و آرایی که از طریق تهدید به دست آمده باشد از جمله موارد این ماده قانونی است.
وزارت کشور آمار کلی از آرای باطله داده و تفکیکی روی این آمار ۴ میلیون رای نداده است. با در نظر گرفتن این آرا، میزان واقعی مشارکت در انتخابات اخیر ۴۲ درصد است.
بررسی کوتاه آماری از میزان آرا نشان میدهد که در انتخابات شورای شهر نیز، در بیشتر شهرها از جمله تهران آرای باطله همچنان در مرتبه دوم و گاهی در شهرهایی مثل همدان، کرج و اراک در مقام نخست قرار دارد و این درحالی است که بحث مشارکت در انتخابات شوراهای شهر و روستا معمولا جنبه محلی، منطقهای و بومی دارد و نمیتوان آن را به حساب نظام و مشارکت سیاسی گذاشت و از منظری انتخابات شوراها باعث افزایش مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری میشود.
انتخابات شوراهای شهر که با رد صلاحیت گسترده اصلاحطلبان نیز همراه بود نکات جالبی به همراه داشت. در تهران، لیست ۲۱ نفر شورای ائتلاف اصولگرایان بطور تمام و کمال برنده اعلام شد.
مهدی چمران با کمتر از ۴۹۰ هزار رای در مقام اول در تهران قرار دارد این تعداد آرا در مقایسه با محسن هاشمی که در دور پنجم شورای شهر بیش از یک میلیون ۷۵۰ هزار رای آورد قابل تامل است. آقای چمران در دور سوم شورای شهر نیز بیش از ۶۰۳ رای آورده بود. در این دوره از انتخابات بعد از مهدی چمران، آرای باطله با کمی کمتر از ۴۱۴ هزار رای در مرتبه دوم قرار گرفت و درصد مشارکت در تهران ۲۶ درصد اعلام شد . این میزان با انتخابات مجلس یازدهم نیز برابری میکند.
نتیجه این دوره از انتخابات شورای شهر زودتر از دورههای قبل اعلام شد. روزنامه ایران روند شمارش آرا صدای اصولگرایان را هم درآورده چنانکه حسن بیادی که دو دوره نماینده شورای شهر تهران بوده و در این دوره نیز نامزد شده بود در انتقاد به شمارش آرا گفته “آرا به صورت اسکناسی شمرده شد؛ یعنی به محض دیدن اسم یکی از اعضای لیست ائتلاف (مثلا آقای چمران)، از شمردن رأی مابقی اسامی خودداری کرده و همه را جزو رأی لیست ائتلاف محاسبه کردهاند”. به نظر میرسد اگر چنین نکتهای درست باشد، احتمال دقیق نبودن آمار اعلام شده وجود دارد.
آرای باطله در برابر قدرت، پول و تفنگ
آیتالله خامنهای جمعه گذشته در روز رای گیری اعلام کرد که مردم از این انتخابات “خیر” خواهند دید. او و مجموعه حاکمیت با توجه به نظرسنجی رسانهها و اطلاعات محرمانه و غیر محرمانه انتظار چنین مشارکتی را داشتند اما تلاشی برای باز کردن فضای سیاسی ایران نکردند و ترجیح دادند روند انتخابات به همین منوال طی شود و بعید به نظر میرسد که غافلگیر شده باشند.
علی ربیعی سخنگوی دولت دیروز در پاسخ به اینکه چرا درصد آرای باطله بالاست گفت:” پاسخ دادن به علت سهم ۱۴.۵ درصدی آرای باطله، به اندازه دو واحد درسی یک ترم است”. به نظر میرسد آقای ربیعی درباره چرایی آرای باطله در حد دو واحد درسی کمی محتاط برخورد کرده، شاید چرایی این آرا و پایین بودن نرخ مشارکت در حد یک پایاننامه دکترا باشد.
رسانههای ایران دیروز و امروز واکنشهایی مختلفی به آرای باطله و کاهش نرخ مشارکت داشتند.
تیتر اول امروز روزنامه وطن امروز با عنوان “مردهشور آزادی آمریکایی” به طور تلویحی به جریان داخلی اشاره داشت.سرمقاله این روزنامه را مهدی چمران منتخب اول شورای شهر تهران نوشته و دلیل پایین بودن مشارکت را به ناکارامدی اصلاحطلبان نسبت داده و نوشته ” جریان اصلاحات نتوانست مردم را برای رأی مجدد به خود قانع کند بنابراین مردم یا رأی ندادند یا به جریان رقیب یعنی جریان انقلاب رأی دادند”.
روزنامه جام جم وابسته به صدا و سیمای دولتی ایران دیروز در تحلیل چرایی پایین بودن مشارکت در یک گزارش تحلیلی نوشت این مساله نشانه انسداد سیاسی در ایران نیست و ربطی به “اصلاحات ساختاری – در قلمرو ولایت فقیه و نهادهای انتصابی و قانون اساسی ” ندارد انچه اتفاق افتاده صرفا به موضوع “معیشت مردم” برمیگردد و به معنی تقابل و رویایی با نظام نیست.
حسن روحانی دیروز در هیات دولت در پاسخ به چنین تحلیلهایی با اشاره به مشارکت بالای مردم در سیستان و بلوچستان گفت: “دلیل مشارکت ۴۸ درصدی از نظر من روشن است و بیخودی و من درآوردی عدم مشارکت مردم را معلول وضعیت معیشتی نکنید”.
روزنامه شرق از قول حسن رسولی، عضو شورای شهر پنجم، درباره پیروزی آرای باطله در انتخابات این دوره از شهر تهران نوشت: “آرای باطله، آرای اعتراضی نسبت به شرایط جاری جامعه است و از این منظر با کسانی که در پای صندوقهای رأی حاضر شوند، تفاوت ماهوی ندارد”.
او گفت: رفتار افرادی که رای باطله میدهند هوشمندانه است و “کسانی که پای صندوقها حاضر میشوند و رای باطله میدهند، بیمناک هستند که اگر شناسنامهشان مهر نخورد، برایشان آثار و عوارض بدی در پی داشته باشد.
به نظر میرسد درباره چرایی آرای باطله و رفتار شناسی رای دهندگان، عوامل و مسایل متعددی دخالت دارد و علاوه بر نگرانی بعضی از رای دهندهگان از عواقب رای ندادن، یک رفتار اعتراضی نیز در چنین کنشی وجود دارد بخصوص که درصد بالای این آرا، صرفا معطوف به آرای مخدوش یا آرای سردرگم نمیشود و احتمال میرود که بخشی از این آرا نیز معطوف به اقشار خاکستری و مردد باشد که در نهایت وارد انتخابات شدند اما نامزد خودشان را پیدا نکردند یا صرفا قانع شدند که در انتخابات مشارکت کنند اما در انتخاب کردن سهمی نداشته باشند.
آرای باطله به هر دلیلی که بالا باشد میزان مشارکت برای حکومت را بالا برده و این مهمترین دلیل برای رضایت آن از نتیجه همین مشارکت حداقلی است. آنچه اکنون از این انتخابات حاصل شده همانطور که حسن روحانی در آذرماه ۹۳ در همایش مبارزه با فساد گفت، جمع شدن”اطلاعات، تفنگ، پول، روزنامه، خبرگزاری و دیگر مظاهر قدرت در یک نهاد” است.
حالا تمام نهادهای قدرت در اختیار یک گروه مشخص قرار دارد و به نظر نمیرسد که اهمیتی برای حکومت داشته باشد که حکومت اقلیت خوانده شود. حداقل ۴ سال فرصت هست که چارهای برای مشارکت مردم اندیشیده و نسخههای جدیدی برای ” جمهوریت” نظام پیچیده شود.
چنانکه آیتالله خامنهای در مراسم ۱۴ خرداد امسال گفت: ممکن است روزی برسد که انتخابات به شکل کنونی “بی معنی” شود.
پیام برای این مطلب مسدود شده.