پرستویِ اسرائیلی در خانه مقامات جمهوری اسلامی
تویترگلبرگ:
ترجمه مصاحبه جدید خانم #کاترین_شکدم با سایت اسرائیلی؛
سوال: *چطور به این سادگی توانستید به کادر رهبری ایران نفوذ کنید؟*
جواب: به هیچ وجه ساده و آسان نبود بلکه برعکس اونها بسیار به انگلیسها بدبین هستند.
س: ولی شما در سایت رهبر حکومت ایران مطلب مینوشتید و با مقامات بسیار بالایی درحکومت مصاحبه داشتید.
ج: بله ولی این کار به سادگی میسر نشد،سالها طول کشید تا اعتماد آنها را جلب کنم؛*در ایران کافیست تظاهر کنیدکه مسلمانی افراطی هستیدفورا دربهای بسته ارکان قدرت به روی شما باز میشود.*
س: کمی بیشتر توضیح میدهید؟
ج: برای مخاطبان شما باید بگویم ساختار قدرت در ایران بسیار پیچیده است و مانند یک سازمان مخوف مافیایی اداره میشود و همه برای اینکه به رهبر نزدیکتر بشوند با هم رقابت میکنند و *جمله معروف هدف وسیله را توجیه میکند در ایران بسیار کاربرد دارد.*
س: اولین قدم برای رسیدن به اهدافتان چه بود؟
ج: اولین قدم این بود که تظاهر کنم مسلمان شدم و البته یک مسلمان افراطی ، برای این کار بسیاری از کتابهای اسلامی را مطالعه کردم و احکام و آداب شیعه را بررسی دقیق کردم و *مثلا فهمیدم مسلمانان افراطی به حجاب بسیار اهمیت میدهند.*
س: یعنی برای نفوذ بین افراد و مقامات ایران همین کافی بود؟
ج: قطعاً نه! ولی مقامات با نفوذ یا اصولا هر کسی که در ایران مقام و رتبه داشته باشد با یک زن غیرمحجبه مصاحبه نمیکند برای همین اولین قدم استفاده از اهرم حجاب و ظاهری اسلامی برای ملاقات با مقامات ایرانی است.
س: اولین شخصی که موفق به ملاقاتش شدین چه کسی بود؟
ج: اولین شخص و در واقع مهمترین شخصی که باعث ورود من به دنیای سیاستمداران ایرانی بود ، یداله جوانی مدیرمسئول صبح صادق بود که از طریق خبرنگار تهران تایمز به ایشان معرفی شدم،*بعدها فهمیدم مقام بسیار بالایی در سپاه پاسداران دارند.*
س: به نکته بسیار حساس و مهمی اشاره کردید، آیا سردار سپاه به شما شک نکرد؟
ج: همانطور که گفتم مقامات ایران بسیار به ما انگلیسیها بدبین هستند و مدتها طول کشید تا توانستم اعتماد سردار یداله جوانی را کسب بکنم.
س: قدری بیشتر در مورد جزئیات این رابطه بگویید.
ج: برای معرفی به سردار مجبور شدم مدتی با خبرنگار ارشد تهران تایمز دوست باشم و رابطه برقرار کنم.
س: پس اولین برقراری رابطه با مدیر تهران تایمز بود؟
ج: بله روزنامه تهران تایمز روزنامه انگلیسی زبانی است که به تندروها تعلق دارد و در تهران منتشر میشود.
س. معرفی شما به سایت رهبری ایران هم از طریق سردار جوانی انجام شد؟
ج: من تمام موفقیتی که در ایران به دست آوردم توسط سردار یداله جوانی بود.
س: از چگونگی ورود خود به سایت رهبری و مصاحبه با مقامات بلندپایه حکومت بگویید؟
ج: خوشبختانه دوستی من با سردار جوانی تمام مشکلات را حل کرد.
س: تقریبا تمام مقاماتی که با شما ارتباط داشتند مقامات تندرو حکومت بودند با بقیه جناحها هم رابطه داشتید؟
ج: همانطور که گفتم حکومت ایران مانند گروهای مافیا اداره میشود که مثلا گروه تندروها به اصلاحطلبان اعتماد ندارند و برعکس ، برای همین نمیشود به همه گروها نفوذ کرد.
س: نوشته های شما در بین اکثر خبرگزاریها و روزنامه های تندرو حکومت بازتاب داشته چطور موفق به این کار شدین؟
ج: حکومت ایران مثل یک قلعه است که کافیه از دیوار رد بشوید بعد از آن گردش در کل قلعه برای شما آزاد است من به کمک سردار جوانی با اکثر مراکز قدرت در ایران مرتبط بودم.
س: اسرار و اطلاعات را چگونه جمع آوری میکردید؟
ج: این یک سوال سخت و پیچیده است که نمیتوانم کامل بهش پاسخ بدهم
س: چرا؟
ج: *چون هنوز هم افرادی هستند که درحال جمع آوری اطلاعات هستند وبا حرفهای من ممکن است جان آنها به خطر بیفتد.*
س: تا جاییکه امکان دارد بگویید.
ج: لطفا سوال بعدی..
س: شما با نام بردن از سردار یداله جوانی گفتید که او معرف شما به مراکز حساس قدرت در ایران بوده ، آیا این گفته شما باعث به خطر افتادن این شخص نمیشود؟
ج: نه چون خود سردار یداله جوانی متوجه شد که من جاسوس هستم و من را لو داد ولی قبلش من توانستم از ایران خارج شوم.
س: سردار جوانی از کجا فهمید که جاسوس هستید؟
ج: سردار جوانی به روابط من با مقامات حکومت شک کرد *تقریبا با هرکسی که به من برای کار معرفی میکرد رابطه برقرار میکردم ولی از طرفی خودم را بسیار مومن و مقید به اسلام نشان میدادم و همین رابطه با مردان حکومت باعث شک کردن یداله جوانی شد.*
س: چگونه با افراد حکومت وارد رابطه میشدین؟
ج:*من به تمام آقایان ومسئولان حکومتی که برای کار ملاقات میکردم پیشنهاد عقد موقت یا صیغه اسلامی میدادم و تقریبا همه هم قبول میکردند چون از نظرشان کاملا شرعی وقانونی بود*.
س. با چند نفر به این صورت رابطه داشتید؟
ج.*حدود صد نفر*
پیام برای این مطلب مسدود شده.